رنگزای زردچوبه

رنگزای زرد چوبه

رنگزای زردچوبه

گیاهی علفی و پایا از تیره زنجبیل ها جزو راسته تک لپه ای ها می باشد.این گیاه دارای ساقه زیر زمینی متورمی است که یک ساقه از آن بیرون می آید.گلهایش توده ای و به صورت سنبله و بین دو گوشوارک مایل به زرد قرار گرفته،بخش کاربردی این گیاه ریزم آن است که پس از بیرون آوردن از زمین ریشه ها را جدا ساخته در آب جوش قرار داده در گرمای خورشید به مدت چند روز خشک می کنند.
زردچوبه در هندوستان و جزایر جاوه می روید،این گیاه دو گونه است:
گونه گورگو مالینگاه
گونه گورگو ماراتوندا

روش ساخت:
زردچوبه باید دارای رنگی سیر بوده و هنگامی که شکسته شد تکه های آن دارای خلل و فرج ویا بوی تند و زننده نداشته بلکه خوشبو باشد.زردچوبه چون دارای ماده رنگی است در رنگرزی کاربرد خوبی داشته ولی در برابر نور ضعیف و تنها برای افزودن شفافیت رنگی به کار می رود.
از گرد زردچوبه پس از روندی شیمیایی وبا کمک الکل واتر،یک ماده رنگی به نام گورگوبین به دست می آورند که در آب جوش به اندازه زیادی حل شده و رنگ آن در برابر مواد قلیایی حساس می باشد.زردچوبه در شیرینی سازی و همچنین در صنایع گوناگونی چون:خوراکی ها،چرم سازی،عطرسازی،کاغذسازی استفاده دارد.در ضمن الیاف حیوانی بهتر از الیاف نباتی رنگ زردچوبه را به خود جذب می نمایند.


کتاب منبع:رنگرزی طبیعی/داوود امیری/انتشارات شباهنگ/1387-تهران/صفحات79 و80

ادامه مطلب

رنگزای انار

رنگزای انار



انار درختی است با قد متوسط،برگهای نیزه ای سبز گلهای به رنگ قرمز و یا نارنجی و میوه های کروی.انار درختچه ای از تیره موردیها که گاهی تیره ای جداگانه نیز به شمار می رود.در پوست این درخت و به ویژه در ریشه پوست میوه آن اندازه زیادی(نزدیک به40 درصد)ماده مازوجی یافت می شود.
پس از رسیدن کامل میوه و مصرف دانه های درون پوست آن را خشک نموده که در رنگرزی کاربرد بسیاری دارد.درپاره ای از جنگلها درختانی از انار وحشی یافت می شود که به آنها گلنار فارسی یا انار نو گفته می شود.این درختان میوه نمی دهند و تنها گل دارند و گل ها را پس از چیدن و خشک کردن در رنگرزی به کار می برند.از پوست انار علاوه بر ماده مازوجی،ماده ای زرد رنگ مایل به قهوه ای به دست می آید که در رنگرزی پشم کاربرد زیادی دارد.
خاصیت طبی انار قبل از میلاد برای مصری ها،یونانی ها و مردم دیگر مشرق معلوم بود.انار به طبابت علمی از سال 1807 داخل شده است.در این کار اطباء هندی کمک شایانی کرده اند.بسته به نوع و جنس،میوه انار شیرین یا ترش است.مزه ترش انار به علت وجود اسید سیتریک می باشد در شیره انار وحشی9%-5% و انار پرورشی 4%-2% اسید سیتریک وجود دارد.در پوست انار39%-22% مواد مازویی هست.آب انار حاوی مقدار فراوان شکر و عروق مفید است و برای بیماران قند(دیابت) هم شیره انار مقید است.در جمهوری آذربایجان از زمانهای پیشین از شیره انار رب و آب انار وحشی مخلوط با شکر شربت تهیه می کنند.شربت انار عمل هضم را آسان و در معالجه مرض اسکربوت نتیجه خوبی می دهد.رب انار ضعف عمومی و عطش را برطرف می کند.
انار گونه های مختلف دارد و از سال1932 از شیره انار وحشی در سطح کارخانه ای برای صنایع غذایی اسید سیتریک به دست می آورند(برای این منظور کارخانه ای در باکو تاسیس شده بود) و از اسید سیتریک ساخت همین کارخانه در سال های جنگ داخلی سیترات سدیم تهیه می شد که در انتقال خون به کار می رفت از اسید سیتریک در صنایع غذایی و پزشکی بسیار استفاده می شود.
این درختچه در جنگلهای(بلوط غرب) و آلان در سردشت انتشار دارد و نام محلی آن در سردشت هینار می باشد.
گذشته از مصرف خوراکی دانه های انار که به این منظور در سرزمین خودمان که خاستگاه اصلی آن به شمار می رود به فراوانی کاشته می شود،در برخی از زمین ها،باغ های بسیاری را برای پرورش آن اختصاص می دهند.از پوست میوه آن که محتوی تانن فراوان است نیز در رنگرزی سنتی پارچه و پشم و سایر الیاف و همچنین در برخی از شهرهای شمالی به مقدار زیاد در دباغی چرم و تهیه پوست و برای مصارف مختلف استفاده می شود.
تیره انار فاقد کیسه های ترشحی اسانس است ولی آبکش درونی و بلورهای ما کل شده ی فراوان اکسالات کلسیم در آبکش ثانوی دارد که تقریبا در سری های متحد المرکز قرار دارند.سلولهای محتوی تانن تقریبا در تمام اندام ها به ویژه در پوست میوه بسیار فراوان دیده می شوند.
نور و عوامل تغییر دهند رنگ ها روی ماده رنگی که از پوست انار(به خصوص انار ترش)گرفته می شود تاثیر ندارد و الیافی که با این رنگ،رنگرزی می شوند ثبات رنگی بیشتری دارند.

روش استفاده صنعتی از پوست انار

عموما پس از رسیدن کامل میوه انار و استفاده دانه های پرآب آن از پوست آن نیز استفاده می شود.پوست های انارهای شیرین و ترش یا دو مزه را تواما خشک می کنند بعد از آن که خوب خشک شدند آنها را نرم یا نیم کوب کرده بعدا حاصل را خیس می کنند و می جوشانند سپس آن را صاف می کنند و برای رنگرزی حاضر می کنند.جهت رنگرزی با عصاره به دست آمده ابتدا آن را داخل ظرف آب جوشانده و پارچه یا الیاف مورد نظر را در آن قرار می دهند و پس از مدتی آن را بیرون آورده و خشک می کنند.

واکنش های گوناگون شیمیایی در برابر محلول پوست انار

1.مواد اسیدی،رنگ محلول را قدری قرمز می نماید.
2.مواد قلیایی،رنگ محلول را به قهوه ای مایل به قرمز دگرگون می کند.
3.مواد آهنی،نخست رنگ محلول را سبز و سپس سیر تر و دست آخر،سیاه می سازد.
4.مواد مسی،رنگ محلول را به سبز زیتونی دگرگون و سپس رسوب قهوه ای می دهند.


کتاب منبع:رنگرزی طبیعی/داوود امیری/انتشارات شباهنگ/1387-تهران/صفحات58 و59

ادامه مطلب

معرفی گیاه و رنگزای اسپرک

اِسپَرَک

(Reseda Luteola)

رنگزای اسپرک

اسپرک یا وَرَث گیاهی است دو ساله با نام علمی RESEDA LUTEOLA که رنگ زرد طبیعی از آن به دست می آید. این گیاه در ایران به صورت وحشی روئیده می شود.ثبات رنگ زرد حاصل از آن در مقابل نور بیشتر از سایر زرد های طبیعی است.استعمال اسپرک در رنگرزی ایران سابقه طولانی دارد و امروزه با وجود رنگ های شیمیایی مناسب همچنان اهمیت خود را به علت کیفیت ممتاز و فراوانی و ارزانی حفظ کرده است.
گیاه اسپرک به صورت اهلی نیز وجود دارد و کشت آن کم وبیش معمول است. تمام قسمت های این گیاه دارای ماده رنگی است ولی در ریشه و قسمت های بالای بوته مخصوصا در گل ها ماده رنگی بیشتری تولید می شود.
طریقه رنگرزی با اسپرک به این گونه است که بعد از آنکه به کمک دندانه ی زاج سفید به کلاف نخ خاصیت رنگ پذیری دادند آنها را در خمره ای قرار داده و محلول رنگ داری را که از جوشاندن قطعات خرد شده ی اسپرک در آب تولید شده در آن ریخته و به مدت یک ساعت محتویات این خمره را می جوشانند.پس از آنکه الیاف به مدت 12 ساعت در این خمره ماند و سرد شدند آنها را بیرون آورده و پس از آب کشی خشک می کنند. میزان اسپرکی که در این طریقه به کار می برند بسته به روشنی و سیری رنگ مورد نظر از 5 تا 40 درصد وزن نخ متغیر است.


منبع:افسانه جاویدان فرش ایران،محمد جواد نصیری،تهران،فرهنگسرای میر دشتی،1389،ص48

ادامه مطلب

محمد ارجمند سلطان قالی جهان

محمد ارجمند سلطان قالی جهان

محمد ارجمند سلطان قالی جهان

این لقب به مرحوم محمد ارجمند،تاجر پر تلاش و کارفرمای خستگی ناپذیر قالی کرمان داده شد مردی که با زحمات شبانه روزی و استعداد و خلاقیت هنری،توانست فرش کرمان را به جهانیان بشناسد و کاخ های شاهان را به زیور و زینت این صنعت گرانقدر که هنر کوخ نشینان کرمانی است بیاراید.
مرحوم ارجمند،روزگار کودکی و نوجوانی را در بستری از رنج ها و سختی ها گذراند،در جوانی برای امرار معاش به شغل نقاشی فرش روی آورد،پس از چندی بفکر حضور در عرصه بافت فرش افتاد و با بر پا کردن یک دار قالی،کار خود را آغاز کرد.ساعات کار او از طلوع آفتاب شروع می شد وتا پاسی از شب گذشته ادامه می یافت و در تمامی این مدت با بهره گیری از آگاهی های نقش و طرح،به تهیه نقشه هائی بدیع،با رنگ های چشم نواز پرداخت و ضمن استفاده از بهترین مصالح مورد نیاز و رنگ های ثابت،به تدریج تعداد دارهای قالی خود را افزایش داد و همزمان با بالا بردن کمیت،بر کیفت کار خود نیز افزود،و به زودی قالی های بافت او به آستان مقدس رضوی-آستانه حضرت معصومه-کاخ سفید آمریکا-کاخ بوکینگهام انگلیس راه یافت،و سرانجام وقتی در سیزدهم آبان 1347 شمسی در یکی از بیمارستانهای نیویورک بدرود حیات گفت،رادیو برلین آلمان اعلام کرد«محمد ارجمند،سلطان قالی جهان،در گذشت» جنازه آن مرحوم به کرمان حمل شد و در ضلع جنوب غربی بیمارستان که به عنوان نمازخانه نیز استفاده می شود،به خاک سپرده شد.


بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی در سینه های مردم عارف مزار ماست

منبع:نام ها و لقبهای جالب در تاریخ کرمان/محمد علی گلاب زاده/انتشارات ولی-بنیاد کرمان شناسی/1388/صفحه109

ادامه مطلب

حسین یاسایی(رنگرز)

حسین یاسایی(رنگرز)

رنگرز/این لقب هم به مرحوم حسین یاسایی بافنده و هنرمند معروف کرمانی تعلق دارد که به دلیل اقتدار او در عرصه رنگ آمیزی و تهیه ریس های مرغوب به این لقب شهرت یافت.فرش های بافت او تا آنجا از اعتبار،ا رزش و ظرافت برخوردار بود که وجود یک تخته از آن در هر منزلی،نشان از تمکن و ثروت آن خانواده داشت.او فرشی برای سردار اسعد بختیاری حاکم کرمان بافته بود که به یک تابلو نقاشی بیشتر شباهت داشت.
از جمله مشخصات رنگرزها این بود که چون بطور دائم و روزانه دستشان در پاتیل رنگ بود و یا برای جابجا کردن ریس های رنگ شده استفاده می شد،لذا همیشه دستشان تا آرنج کبود و سیاه بود.


منبع:نام ها و لقبهای جالب در تاریخ کرمان/محمد علی گلاب زاده/انتشارات ولی-بنیاد کرمان شناسی/1388/صفحه100

ادامه مطلب

استاد محمود فرشچیان

محمود فرشچیان

استاد محمود فرشچیان


محمود فرش چیان در سال1319 شمسی در شهر اصفهان زاده شد.وی به تشویق پدرش مه تاجر وتولید کننده ای صاحب نظر بود،به کارهنر پرداخت.جذابیت نقوش فرش وطرحها و رنگهای زیبای به کار رفته در نقوش وتصاویر بناهای تاریخی اصفهان به میزان زیادی به گسترش ذهن و درک هنری او کمک کرد.
وی مدت چند سال زیر دست استادانی نظیر حاج میرزاآقا امامی و عیسی بهادری به آموزش طرحها و نقوش سنتی مینیاتور پرداخت.او در سال1325 وارد هنرستان اصفهان شد و پس از اتمام دوره هنرستان در سال1329 به اروپا رفت تا اطلاعات خود را در موزه ها و نمایشگاههای مختلف تکمیل کند.وی در موزه ها و نمایشگاههای خصوصی متعددی شرکت کرده و بارها نظر تایید و تحسین هنرشناسان بزرگ دنیا را به خود جلب کرده است.سبک کار او کاملا شخصی و غیر قابل تقلید است.از فرشچیان حداقل چند طرح روی فرشهای مشهور نظیر ضامن آهو،هفت شهر عشق و ثارالله می شناسیم اگرچه در رنگ آمیزی و نقطه چین آن هنرمندان دیگر نظارت داشته اند ولی اثر قلم وی کاملا مشخص است.طرحهای فرشچیان به علت زیبایی و تنوع رنگ وحالت تزئینی فوق العاده آن مورد استفاده بسیاری از تولید کنندگان فرش است.


منبع:طراحان بزرگ فرش ایران،شیرین صور اسرافیل،نشر پیکان،صفحه230

ادامه مطلب

طراح بنام فرش استاد هوشنگ جزی زاده

هوشنگ جزی زاده

هوشنگ جزی زاده

هوشنگ جزي زاده در تاريخ 1312 در اصفهان متولد شد. پدرش آخوندگزي، قاضي معروف اصفهان بوده است. پدرِ مادرش آقا محمد علي مذهب، هنرمند شايسته اي بود كه در تشويق خواهرزاده جوانش به كار طراحي سنتي سهم به سزايي داشت. در سال 1328 واردهنرستان هنرهاي زيباي اصفهان شدو پس از ديپلم به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد. بنا به درخواست عيسي بهادري به هنرستان هنرهاي زيبا منتقل شد. وي در حدود 26 سال با عيسي بهادري همكاري داشت و در تذهيب و نقش قالي اصيل ايراني 30 سال تجربه دارد، ولي تخصص وي در مينياتور است. او در نمايشگاههاي بروكسل، آمريكا و انگلستان شركت كرده است. در حال حاضر به تدريس طراحي فرش در هنرستان مشغول است.

منبع:طراحان بزرگ فرش ایران،شیرین صور اسرافیل،نشر پیکان،صفحه223

ادامه مطلب

طراح بزرگ فرش استاد عیسی بهادری

عیسی بهادری

طراح بزرگ فرش عیسی بهادری

در بین طراحان و نقشگران فرش در تمام ایران و به اعتقاد غالب صاحبنظران، عیسی بهادری هنرمند یگانه ای است که حقی غیرقابل انکار بر هنرهای سنتی ایران ، به ویژه قالی دارد. وی نه تنها با اداره و توسعه هنرستان هنرهای زیبای اصفهان که 30 سال ریاست آن را داشت موجب گسترش هنرهای سنتی شد، بلکه تنها کسی است که آموزش طراحی و نقشه کشی و بافت فرش را به روش علمی و منظم در طی مدتی طولانی هدف کار خود قرار داد. عیسی بهادری خالق فرش جاودانی بشریت، شکار چرخ و ستاره دریایی ، استاد بزرگی بود که با استفاده هنرمندانه از آموخته های خود در مدرسه کمال الملک (آناتومی و طبیعت) و هنر سنتی اصفهان، به طرزی حیرت آور از طرح و رنگهای سنتی در فرش استفاده کرد و با قدرت تخیل بی مانند و قلم ماهرانه خود برای اولین بار مفاهیمی عرفانی ونمادین را در پیچش گلها و برگها و موتیفهای سنتی پیاده کرد.فرش بشریت، شاهکار زیبایی است که فلسفه حیات تداوم زندگی را در قالب بدن مردی و زنی و بچه ای، رویا گونه نشان داده است. در این فرش ترکیب فلسفه و فن علمی و تسلط بر عناصر سنتی را به حداعجاز می توان مشاهده کرد. بیشتر صاحبنظران در مینیاتور و نقش قالی، در استادی عیسی بهادری متفق القولند. وی انسانی هنر دوست و جدی بود که علی رغم برخی اتهامات نظر قدرت طلبی و مقام خواهی مدت سی سال ریاست هنرستان هنرهای زیبای اصفهان را برهر پست و مقام دیگری ترجیح داد.
در سال1284 شمسی در یکی از بخشهای تابعه اراک به نام بزچللو در مزرعه خانوادگی به نام آقچه کهریز متولد شد. پس از خاتمه تحصیلات به تهران رفت و در مدرسه کمال الملک به کار طبیعت سازی مشغول شد.
از آنجا که وی تشنه فراگیری هنرهای ملی بود، در هر فرصتی به اصفهان می رفت و ساعتهای متمادی به کپی از روی آثار گچیری و نقاشیهای بناهای تاریخی می پرداخت. بهادری پس از اتمام هنرستان به استخدام اداره هنرهای زیبای تهران درآمد و در آنجا ضمن تدریس به خلق نقشه های فرش مشغول شد.
چون عشق و علاقه بهادری متوجه اصفهان بود،در سال1315 سرپرستی هنرستان جدید التاسیس اصفهان را پذیرفت. وی برای پی ریزی و گسترش این هنرستان زحمات بسیار کشید و در مدت30سال تصدی او،این هنرستان به یکی از پایگاههای حفظ و احیای هنرهای ایرانی تبدیل شد.
بهادری در خلق نقشه های ابتکاری فرش مهارتی استثنایی داشت. فرش بشریت او همراه با چند اثر ممتاز دیگر در موزه هنرهای ملی و همچنین موزه هنرهای زیبای اصفهان موجود است. وی نقاشی چیره دست بود. تابلوهایی که از آثار هنری اصفهان ساخته بسیار زیباست. یکی از تابلوهای او به نام مجلس ابن سینا در موزه لوور پاریس است. از ابتکارات قابل توجه او استفاده هنرمندانه از طرحهای گل و برگ و پرنده به جای اشکال هندسی بر روی میزهای خاتم است. وی با وجود آنکه خطاط نبود کاشی دور مسجد امام را که قسمتی از آن ریخته بود بسیار زیبا ترمیم کرد. او در کلیه رشته های منبت، موزائیک، کاشی زری، قلمزنی و غیره طرحهای نفیسی دارد که کلیه آنها ابداعی و ابتکاری اند. از کارهای ماندنی او کاشیکاری نمای هنرستان هنرهای زیبا و طرح کاشی گلدسته حرم حضرت سیدالشهدا را (که آن را بدون دریافت مزد انجام داد) می توان نام برد. گاهی نیز به ندرت برای تولید کنندگان بزرگ فرش اصفهان طرح می داد. وی در طول عمر خود به دریافت نشانهای متعددی از نمایشگاههای دنیا، دیپلم دوتور و مدال طلا از نمایشگاه جهانی بروکسل و نشان علم و هنر از فرانسه نایل شد.
عیسی بهادری عاشق هنر بود و از صفات برجسته او آن که هر چه در سینه و ذهن خود داشت با بخشندگی و علاقه در اختیار شاگردانش می گذارد. شاگردان ارزنده ای نظیر رستم شیرازی، پورصفا و فرشچیان تربیت کرد که امروز آثارهریک از آنها زینت بخش موزه های جهان است.
عیسی بهادری در سال 1345، پس از30 سال با مقام بالاتری (مدیر کلی صنایع اصفهان) از سرپرستی هنرستان کنار رفت و از آنجا که مقام اداری مورد علاقه او نبود پس از دو سال باز نشسته شد. وی در سال 1365 درغربت درگذشت و در گورستان پرلاشز پاریس به خاک سپرده شد، روانش شاد باد.




منبع:طراحان بزرگ فرش ایران،شیرین صور اسرافیل،نشر پیکان،صفحات220الی222

ادامه مطلب