مواد رنگی طبیعی ایران

در این مورد در کتاب «قالی ایران» و به نقل مستقیم آمده است:

(صفحه 38)
مواد رنگی طبیعی ایران

مهمترین این مواد رنگی روناس است، چه تا چند سال اخیر تقریبا تنها ماده رنگی بود که در شمال غربی ایران برای به دست آوردن انواع مختلف مایه های قرمز و سرخ مورد استفاده قرار می گرفت.
آغاز استفاده از روناس به عنوان یک ماده رنگی در کشورهای خاور نزدیک به قدیمترین ادوار تاریخ می رسد. این گیاه به طور وحشی در اغلب نقاط ایران مخصوصا یزد و کرمان به عمل می آید و در مازندران کشت می شود. ولی بازار اصلی و عمده آن یزد است.
بوته روناس (Rubia tinctorium) نوعی گیاه با دوام است که به طول چند پا می روید. گل آن زرد مایل به سبز است و ریشه ضخیم و نرم و گوشتی دارد که بعضی اوقات به عمق شش پا میرسد. ریشه آن از مایعی اشباع شده که دارای خاصیت جذب اکسیژن و تبدیل آن به یک ماده قرمز رنگ است. رنگ فقط در ریشه این گیاه یافت می شود.
ارزش این گیاه از لحاظ استفاده از آن برای رنگ، قبل از سه سال ناچیز است. از سال سوم تا سال هفتم، قدرت آن افزایش می یابد. پس از سال نهم نیز ارزش تجاری آن به کلی از بین می رود. ریشه این گیاه را در ماه اکتبر یا نوامبر از زمین بیرون می کشند، خشک می کنند، به وسیله خرمن کوب آن را میکوبند و آسیا می کنند و به صورت گرد زبری در میاورد استفاده کنندگان ترجیح می دهند که ریشه ها را خودشان خرد نرم کنند، چه در گرد روناس به آسانی می شود تقلب کرد و ساقه دیگری داخل آن نمود.
روش رنگرزی متداول در ایران معمولا طریق ذیل

(صفحه 39)
صورت می گیرد.
ابتدا نخ را مدت نیم ساعت در آب داغ می شویند و اگر چرب باشد مقدار ۳ درصد جوهر قلیا با مقدار کمی صابون به آن اضافه می کنند.
سپس مدت ۱۲ ساعت آن را در آب سردی که مقداری زاج سفید به آن افزوده اند خیس می کنند (برای یک پاوند نخ 1/0 پاوند زاج سفید). بعد برای بار دوم محلول آب و زاج سفید تهیه می کنند و مثل بار اول یعنی مدت ۱۲ ساعت دیگر نخها را از آن می خیسانند. به جای خیساندن دوباره برای مدت ۱۲ ساعت، می توان آن را مدت یک ساعت در محلول آب و زاج سفید جوشاند.
محلول روناس را به این طریق عمل می آورند که ابتدا روناس نرم و الک شده را، بر حسب وزن نخی که باید رنگ شود، در مقدار کمی آب می جوشانند تا ماده رنگی از ریشه جدا شود و خوب حل شود. سپس تفاله ها را از محلول جدا می کنند، و به نسبت سیری با روشنی رنگ دلخواه، آب به آن می افزایند. در این هنگام نخی را که خاصیت رنگ پذیری به آن داده اند در خمره می اندازند و خمره را دوباره به جوش می آورند. پس از نیم ساعت جوشانیدن، مقدار کمی آب غوره به آن اضافه می کنند و باز یک ساعت دیگر آن را می جوشانند ( به طوری که رویهم رفته یک ساعت و نیم بجوشد). سپس نخ را مدت ۱۲ ساعت در محلول که در حال سردشدن است می خیسانند. سرانجام آن را در جوی روان خوب آبکش می کنند.
روستاییان دهکده مهربان واقع در همدان روش عجیبی برای رنگ کردن با روناس دارند. مردم بیجار که همسایه آنها محسوب می شوند نیز به همین نحو عمل می کنند. ابتدا نخ را مدت سه روز در مخلوط دوغ و زاج سفید خیس می کنند (این کار باید در آفتاب صورت گیرد). سپس آن را خوب شستشو میدهند و در یک دیگ روناس می جوشانند. هنگامی که ماده رنگی خوب جذب شد دیگ را از روی آتش بر میدارند. مقداری پیشاب گاو را به محلول اضافه می کنند و نخ را مدت ۱۵ دقیقه در آن باقی می گذارند. بعد آن را خوب می شویند و در آفتاب می آویزند تا خشک شود.
رنگ قرمز مشهور اراک (سلطان آباد) که به قرمز دوغی شهرت دارد به همین طرز به دست می آید. پس از ثبت کردن رنگ به وسیله زاج سفید نخ را مدت دو روز در محلول آب و روناسی که خیلی خوب آسیا شده باشد و دوغ خیس می کنند هنگامی که آن را از این آب خارج می کنند نخ رنگ نارنجی به خود می گیرد. سپس مدت ۲۴ تا ۴۸ ساعت آن را در آب روان قرار می دهد. این عمل به نخ نوعی مایه آبی می دهد که ممکن است علت آن جدا شدن نمک کلسیم موجود در روناس از نخ پشم باشد.
روش دیگری که در اراک متداول است این است که بعد از این که به وسیله زاج سفید به نخ خاصیت رنگ پذیری دادند آن را مدت ۵ روز در محلول روناس و دوغ خیس می کنند و بعد چند ساعت آن را در آفتاب می گذارند. این کار موجب یک نوع تخمیر می شود که ماده رنگی را ثابت می کند. جنبه زیبایی هر دو این روش ها بیش از اثر آنها است، چه رنگ قرمزی که به وجود می آید در مقابل قلياها فرار و گریز نده است.
اسپرک گیاه ظریفی است که در اغلب نقاط ایران به طور وحشی می روید و در خراسان آن را کشت می کند. ساقه و برگ و گل این گیاه نوعی رنگ زرد بیرون می دهد که به تنهائی، یا با سایر مواد رنگی برای رنگ کردن نخ و پشم قالی به کار می رود. چنانچه نخ را ابتدا با اسپرک و بعد با نیل پرطاووسی رنگ کنند انواع زیبای رنگ سبز از آن به دست می آید.
روش رنگرزی به طریق ذیل انجام می گیرد. ابتدا با جوشانیدن نخ در محلول آب و زاج سفید به آن خاصیت رنگ پذیری می دهند (یک پاوند نخ 0/1 زاج سفید). اسپرک را (که به قطعات ریز خرد کرده اند) مدت یک ساعت می جوشانند و سپس محلول را به آهستگی در خمره ای که حاوی نخ است می ریزند و می گذارند تقریبا جوش بیاید. خمره را با همین حرارت یک ساعت نگه می دارند. و نخ را ۱۲ ساعت در این محلول که تدریجا سرد می شود باقی می گذارند، میرزان اسیرک که به مصرف میرسد از ۵ تا ۴۰ درصد وزن نح، به نسبت سیری

(صفحه 40)
و یا روشنی رنگ دلخواه، تفاوت می کند.
برگ مو نیز برای رنگ زرد در ایران زیاد مورد استفاده واقع می شود، رنگ برگ مو از رنگ اسپرک روشن تر و لطافت آن کمتر است، ولی روش رنگ کردن یکی است.
پوست انار یکی دیگر از مواد رنگی است که برای رنگ زرد مورد استفاده زیاد دارد، چه به وفور یافت می شود و بهای آن ارزان است. رنگ پوست انار ثابت، ولی زرد تیره است و مثل رنگ اسپرک یا برگ مو جالب توجه نیست. روش رنگرزی با آن مثل دو ماده دیگر است.
پوست گردو برای به دست آوردن مایه های زیبایی از رنگهای شتری و قهوه ای بی نظیر است. متاسفانه رنگرزان عادت دارند قبل از این که به نخ خاصیت رنگ پذیری بدهند آن را مدت دو یا سه روز در آب آهک خیس کنند. اگر نخ خوب شسته شده باشد این کار به هیچ وجه لازم نیست. سپس آن را در آب روان می شوند، و بعد به وسیله زاج سفید، همان طور که در مورد اسپرک و برگ مو گفته شد، رنگ را ثابت می کنند و مدت یک ساعت و نیم در خمره ای که یک چهارم تا یک سوم وزن نخ پوست گردو در آن ریخته اند می جوشانند.
از ترکیب پوست گردو و روناس و اسپرک و سایر مواد رنگی انواع زیبایی از رنگ به وجود می آید.
پوست بلوط (جفت) در لرستان به دست می آید و در نواحی همدان و کردستان برای تهیه رنگ قهوه ای مصرف می شود. مورد استفاده آن به اندازه پوست گردو نیست. به وسیله زاج سفید و با همان روش هایی که برای سایر مواد رنگی شرح داده شد رنگ آن را ثابت می کنند.


اطلاعات منبع:
کتاب قالی ایران
مولف: سسیل ادواردز
مترجم: مهین دخت صبا
ناشر: فرهنگسرا
چاپ دوم: 1370
صفحات نقل شده: 38 تا 40

ادامه مطلب

رنگ های کرمی ترکیبی

در این مورد در کتاب «قالی ایران» و به نقل مستقیم آمده است:

(صفحه 37)
رنگهای کرمی ترکیبی

دومین گروه از دو گروه اصلی رنگهای وارداتی، رنگهای ترکیبی است که معمولا برای ثابت کردن آنها از بیکرومات پتاسیم استفاده می شود و به این دلیل معمولا آنها را «رنگهای کرمی» می نامند. به طور کلی این رنگها در مقابل نور خورشید و هنگام شسته شدن با مواد قلیایی ثابت می مانند و رنگ نمی بازند. کارخانه های مهم تهیه کننده رنگ، نمونه هایی از فرآورده های خود را در اختیار دولت ایران گذاشتند تا مورد آزمایش قرار گیرد. پس از این آزمایشها مقدار زیادی از این مواد وارد کشور گردید.
اگر ثابت ماندن رنگها تنها معیار سنجش خوبی و مرغوبیت آنها بود ممکن بود برای استفاده از رنگهای کرمی، وارداتی، در قالی ایران، دفاعیه ای تنظیم کرد. ولی نکته اینجا است که بعضی از رنگها زیادتر از حد لازم ثابت می مانند. امتیاز رنگهای بومی ایران و شیوه رنگرزان ایرانی در به کار بردن آنها این است که این دو دست به دست هم داده مایه های ایجاد می کنند که در مقابل نور و با هنگام ترکیب با اکسیژن (اکسیداسیون) مقداری از قوت خود را از دست می دهند. به این ترتیب یا بر اثر مرور تدریجی زمان و یا به وسیله یک عامل سریعتر یعنی مواد قلیایی، رنگها ملایم تر می شوند و در هم می آمیزند. همین فرار بودن جزیی است که موجب پدید آمدن مایه هایی چنین پخته و مطبوع و جا افتاده در قالی های ایرانی می شود. در واقع حسن شیوه رنگرزی متداول در ایران همان ناقص بودن آن است.
در سال ۱۹۴۷ نمایشگاهی از قالی های دیوار کوب فرانسه در شهر لندن برپا شد که اشخاصی که از آن بازدید کردند به آسانی نمی توانند آن را فراموش کنند. رنگهای قرمز و آبی و نخودی و طلایی که در قالیهای قدیمیتر به کار رفته بود واقعا دلربا و مسحور کننده بود. دولت فرانسه همراه با این قالیها چند کارگاه و تعدادی کارگر بافنده به لندن گسیل داشت تا به مردم نشان دهد که این حرفه قدیمی هنوز در این کشور دنبال می شود. رنگهایی که به کار برده می شد کاملا خام بود. با این همه به من اطمینان دادند که مواد رنگی و روش رنگ کردن نخ ها همان بود که در زمان قدیم به کار می رفت و حاصل آن رنگ های مسحور کننده قالی «لیدی اند بونی کورن» بوده است. آنها اظهار می داشتند که ما نه برای نسل حاضر بلکه برای نسل آینده این کار را انجام می دهیم.
پیشنهاد من این نیست که برای بهره وری از کوشش های خود پانصد سال به عقب برگردیم، ولی قصد دارم این نکته را متذکر شوم که ما در جستجوی روشی نیستیم که حاصل آن رنگهای ثابت و دائمی باشد، بلکه رنگهای مورد نظر، آن مواد رنگی است که ممکن است به مرور زمان رنگ ببازد و در عمق قالی آن هماهنگی و فروغ و درخشندگی و تلالو طبیعی را ایجاد



(صفحه 38)
کند. ایرانیها چنین روشی را اتخاذ کرده اند و مدت چندین قرن است آن را به کار می برند و نتیجه آن به قدری واضح است که هر کسی می تواند آن را آشکارا مشاهده کند. عوض کردن این روش با روش دیگر، تنها به سبب ارزانی و یا سهولت کار، دال بر کوته نظری، تفکر غیر منطقی و کندذهنی است.
نتایج حاصل از به کار بردن رنگهای کرمی در قالی ایران رضایت بخش نیست. این رنگها به قالی نو یک نوع سختی فلز گونه میدهد و در قالی کهنه رنگها کدر و مرده به نظر می آید. زمانی که به رنگهای ساده ایرانی نوعی درخشش و جلا وعمق و غنا می دهد، فرآورده های شیمیدانان مغرب زمین را تحقیر می کند.
از خود پرسیدم که چرا روناس مصنوعی مغرب زمین، که به هیچ وجه نمی توان آن را تقلید پست و ضعیفی از فرآورده طبیعی دانست بلکه از لحاظ شیمیایی کاملا شبیه مواد رنگی طبیعی است، نتیجه اش تا این حد با فرآورده رنگرزان ایرانی که از روناس طبیعی به دست می آید متفاوت است. با در نظر گرفتن این نکته که هر دو رنگ از لحاظ شیمیایی یکسان هستند روناس طبیعی متضمن مقدار جزئی از سایر مواد رنگی است که در فرآورده مصنوعی یافت نمی شود، به این نتیجه رسیدم که دلیل اختلاف آنان را باید در طرز به کار بردن آنها جستجو کرد. چه در این مرحله اختلافات زیادی موجود است. ایرانیها برای ثابت نگاهداشتن رنگهای خود از زاج سفید استفاده می کنند، در حالیکه رنگرزان مغرب زمین برای این منظور بیکرومات به کار می برند. بنابراین یک سلسله آزمایش انجام گرفت که طی آن روناس مصنوعی مغرب زمین (رنگ روناس) به وسیله زاج سفید تثبیت شد، یعنی همان ماده ای که در مشرق زمین برای تثبیت رنگ به کار می رود. نتیجه این آزمایشها میدان جدید و جالب توجهی برای پژوهش ایجاد کرد، چه معلوم گردید که روش کار ایرانیان را که از دیر باز مورد احترام است می توان در مورد تعدادی رنگهای مصنوعی مغرب زمین مورد استفاده قرار داد و در نتیجه مایه هایی به وجود می آید که با مایه هایی که با رنگهای طبیعی ایران حاصل می شود قابل مقایسه خواهد بود. به این جهت (آن طور که عده ای معتقدند) اگر بنا باشد رنگهای مصنوعی جایگزین رنگهای طبیعی ایران شود شاید بتوان نوعی پیوند شایسته بین این دو ترتیب داد. یعنی دوام و سهولت مصرف رنگهای مغرب زمین را با شیوه قدیمی رنگرزان مش زمین در هم آمیخت. در این جا روشی که می توان در مورد رنگهای مصنوعی به کار برد مورد نظر نیست، بلکه نکته مورد توجه، روش کا رنگرز ایرانی است که هنوز آن را در کارگاه رنگرزی نیمه روشن گنبددار و بخار آلود خود به کار می بندد. بنابراین بجا است که بعضی از مواد رنگی متداول در ایران و روش استفاده از آنها به طور اجمال معين و معلوم شود.




اطلاعات منبع:
کتاب قالی ایران
مولف: سسیل ادواردز
مترجم: مهین دخت صبا
ناشر: فرهنگسرا
چاپ دوم: 1370
صفحات نقل شده: 37 تا 38

ادامه مطلب