تحلیلی بر نقوش شیریکی پیچ

نقوشی که در حال حاضر مورد استفاده گلیم بافان استان کرمان قرار می گیرد، از چهارچوب تقسيم بندي فوق(باستانی، سمبولیک،نقوش ذهنی، نقوش عینی و نقوش تقلیدی) خارج نیست. با این وجود آن قدر متنوع است که امکان دست دادن تحلیلی کلی در خصوص همه ی طرح هایی که مورد استفاده ی آنان قرار می گیرد، وجود ندارد. لذا باید به دلایلی متعدد از تجزیه و تفسیر بسیاری از نقوش رایج خودداری کرد و به نسبت شدت و ضعف طرح هایی که بر گلیم های عشایری کرمان بافته می شود، فقط آن دسته از طرح ها را که عمومیت بیشتری دارد، مورد نگرش قرار داد.

تحلیلی بر نقوش شیریکی پیچ

١. نقوش حیوان:
نقش حیوانات و جانوران مختلف به صورت استلیزه از جمله طرح هایی است که بیش از هر نقش دیگر بر روی شیریکی پیچ های تولیدی مناطق مختلف کرمان، بافته می شود. این نقوش غالبا حاصل سیر و سیاحت عشایر در دامان طبیعت است، تا چند دهه ی پیش فقط به نقش حیوانات اهلی و خانگی نظیر: مرغ، خروس، سگ، بوقلمون، شتر، بز، گنجشک و ... محدود می شد، در حالیکه بافندگان «اَل سَوَن» که در استان آذربایجان شرقی اسکان یا تردد دارند و محصولی مشابه شیریکی پیچ (و موسوم به ورنی) تولید می کنند، علاوه بر تصویر حیوانات اهلی، نقش جانوران وحشی را نیز بر تولیدات خود می بافتند و اکنون چند سالی است که به دلیل مشابهت های بافت، شباهت هایی نیز در نقش تولیدات آذربایجان و کرمان به وجود آمده و بافندگان ایلیاتی استان کرمان نیز نقش و طرح جانورانی نظیر: شیر، آهو، گوزن، روباه، طاووس،حواصیل، لک لک، غاز، فیل، زرافه و ... ررا نیز بر روی تولیدات خود می باشند. این امر اگر چه باعث کثرت و تنوع نقوش رایج در گلیم بافی استان کرمان شده و از یک دیدگاه يكنواختی نقوش آن را کاهش داده است، اما به اصالت آنچه قبلا مورد استفاده ی بافندگان واقع می شد، لطمه وارد ساخته و باعث شده تا محصولات تولیدی کرمان حالتی شبیه به گلیم های آذربایجان پیدا کند و تفکیک آن از ورنی های بافت آل اسون ها برای اشخاص غير خبره به راحتی امکان پذیر نباشد. نقش شیر که امروزه در بسیاری از محصولات گلیم استان کرمان مشاهده می شود، به یک اعتبار نیز می تواند نشانه ی تأثیرپذیری و یا به عبارت بهتر تقلید بافندگان از همتایان قشقایی شان باشد. چون همان گونه که می دانیم نقش شیر، به رغم سابقه ای که در نساجی و بافت ایران دارد و هرگز نیز الگوی معینی برای ترسیم و تجسم آن وجود نداشته، اما اینک سالهاست که فقط تیره های مختلف ایل قشقایی این نقش را در مرکز نقشه ی قالی ها و گبه های خود می بافند و آن دسته از قالی های تولید این ایل که گره خاصی از قالی های عشایری را تشکیل می دهد و بیشتر هم به صورت سفارشی بافته می شود، کلا به عنوان «قالیچه های شیری فارس» شهرت دارد، یا لااقل متقاضیان و خریداران خارجی فرش خارجی ایران آن ها را به عنوان محصولی از فارس و حاصل کار عشایر قشقایی می شناسند.

۲. نقش پرنده:
پرندگانی که تصویر سمبولیک و ساده شده شان به عنوان یک آرایه برای تزیین شیریکی پیچ مورد استفاده قرار می گیرد فوق العاده متعدد و متنوعند و همان گونه که قبلا توضیح داده شد، بیشتر عبارت از پرندگان خانگی هستند که گاهی در میان آن ها نقش و طرح پرندگان وحشی (نظیر لک لک، طاووس، باز، مرغابی، کلاغ و...) نیز یافت می شود.
استفاده از نقش پرنده در شیریکی پیچ تابع هیچ نظم و قاعده یا تزتیب و توازن خاصی نیست و گاه در متن گلیم بدون هیچ گونه قرینه سازی و در کنار حیوانات اهلی یا وحشی دیگر مورد استفاده قرار می گیرد.
گاهی نیز دیده شده که گلیم با آرایه هایی متقارن زینت یافته و سراسر زمینه ی آن با اشكال متعدد پرندگان و حیوانات وحشی یا اهلی که حالتی متقارن دارند، آرایش یافته است. اصولا تقارن یکی از اصولی است که رعایت دقیق آن در نقش پردازی شیریکی پیچ مرسوم نیست. با این وجود، بافنده می کوشد تا به کمک قرینه سازی نگاره های همانند و همشكل نوعی هماهنگی و زیبایی بیشتر به کار خود ببخشد، که همین امر باعث شده تا محصول از نظر ظاهر شباهت زیادی به قالی که در آن رعایت تقارن الزامی است، پیدا کند احتمال می رود این موضوع نشانه تأثیرپذیری بافندگان گليم از قالی بافان و خصوصا قالی بافان کرمانی می باشد و اگر چه رعایت هماهنگی در متن شیریکی پیچ های تولیدی عمومیت ندارد، اما در حاشیه ی اکثر آن ها که حالتی شبیه به حاشیه ی قالی دارد و همانند قابی نقوش متن را در برگرفته است، این وفاداری به قرینه سازی کاملا احساس می شود و نقش بسیاری از گلیم های شیریکی پیچ به خوبی و وضوح مؤید این ادعا می باشد.
تا بحث بر سر استفاده از نقش پرندگان و حیوانات در گلیم های عشایری استان کرمان است، جا دارد این نکته نیز یادآوری شود که اگر چه در اکثر گلیم های عشایری هماهنگی و تقارن بين نقوش پرندگان و حیوانات مختلف وجود ندارد، اما گاهی بافندگان یک طرح را کاملا شبیه به هم و به طول معکوس در کارهایشان تجسم می بخشند. این نوع طرح پردازی به صورت روبرو یا پشت به پشت شیوه ی کار طراحان عصر ساسانی را که حتی تا مدتی طولانی بعد از ظهور اسلام نیز رایج بوده است، به خاطر می آورد. لازم به ذكر است، نقوش انسانی نیز در گلیم های کرمان به صورت استیلیزه و ساده شده به کار می رود.

٣. نقش ترنج :
برخلاف قالی که نقشه هایی مشخص دارد و هر یک نیز به اسم خاصی شهرت دارد و در بسیاری از انواع نقوش زمينه با یک نقش میانی بزرگ آرایش می یابد. بافت شیریکی پیج تابع هیچ قاعده و قانون خاصی از لحاظ رعایت نقشه نیست و بافندگان این آزادی عمل و اختیار را دارند تا به نسبت ذوق و سليقه شان طرح هایی را که مناسب تشخیص می دهند در کنار یکدیگر ببافند. با این وجود در بین بافته های آنان گلیم های متعددی نیز یافت می شود که عینا مانند قالی دارای نقش ترنجی در وسط و حتى لچکی هایی در چهار گوشه می باشد و صرف نظر از نقوش ریز حيوانات، از لحاظ چهارچوب کلی نقش دارای تقارن می باشد.
در مواردی نیز احساس می شود که بافندگان برای تقلید از نقوشی که استفاده از آن ها در دیگر نقاط کشور رایج می باشد، عنایت و توجهی نیز به نقوش و شیوه های طراحی ایلات و عشایر دیگر داشته اند. به طور مثال، گاهی طراحی شیریکی پیچ دقیقا شبیه طراحی قالیچه هایی است که توسط تیره ی بلوردی (از ایل اینالو) بافته می شود و به قالی بولوردی شهرت دارد و جالب توجه این که، نقوش لوزی اطراف ترنج های سه گانه ی گلیم نیز به راحتی نقش «چهارلوزی» را که یکی از نقوش شناخته شده ی گلیم های عشایری فارس می باشد، به ذهن تداعی می کند. یکی از مختصات بارز قالیچه های بولوردی، استفاده از ترنج های متعدد (و گاه تا چهار ترنج در طول فرش می باشد که استفاده از این نقش به شکل مورد بحث، توسط بافندگان شیریکی پیچ، تردیدی برای اینکه بپذیریم آن را از بافندگان استان فارس اخذ کرده اند، باقی نمی گذارد و می تواند این مهم به دلیل مجاورت استان های فارس و کرمان با یکدیگر باشد. کما اینکه در آن بخش از استان کرمان که بافت شیریکی پیچ رواج دارد، در نقش میانی گلیمی، گل قشقایی دیده می شود. گذشته از این مشابهت های دیگری نیز بین نقوش شیریکی پیچ و نقشه های رایج در قالی بافی وجود دارد به عنوان مثال نمونه هایی که یادآور طرح های «قاب قابی» قالی بافان کرمانی است و نمونه هایی از آن را نیز در گليم ها و قالیچه های تولیدی استان فارس (به ویژه گلیم های عشایری) می توان دید. منتهی به یک نکته باید توجه باشد که فقط در کلیات این گونه طرح ها نشان الهام دیده می شود و جزییات آن ها را نقوش اصلی که زاییده ی بینش و برداشت های بافندگان بومی است، تشکیل می دهد.
در این نمونه ها حاشیه ی اطراف گلیم که «مداخل» نامیده می شود، حالتی کاملا اصيل دارد و حتی نقوشی هم که در داخل قاب ها بافته شده، منحصر به خود عشایر کرمان است.

۴. نقوش گیاهی:
رایج ترین نقش گیاهی در گلیم بافی (و حتی قالی بافی) بسیاری از مناطق کشورمان و خصوصا کرمان، نقش سرو است که گاه به شکل عادی سرو و گاه به صورت طرح تمثیلی بوته (در اندازه های مختلف و اشکال مختلف) بر روی سطح بافته ظاهر می گردد و طبعا بافت شیریکی پیچ نیز از این اصل مستثنی نیست و در اکثر گلیم های تولیدی عشایر کرمان می توان شاهد نقش بوته به صورت نقش غالب، نقش جاپرکن و یا نقشه ای فرعی بود که همانند استفاده از این نقش در سایر نقاط، در کرمان نیز بافت بوته بر روی گلیم از ضابطه و قاعده ی خاصی پیروی نمی کند و گاه به صورت منفرد و گاه به حالت های قرینه ی رو به هم یا پشت به هم بافته می شود. نقش بوته در کرمان نظیر دیگر نقاط کشور گونه های مختلفی دارد و به اشكال متنوعی بافته می شود و معمولا نیز با اسامی«بوته شاهی» یا «گل بادامی از آن یاد می کنند.
این نقش گاه سراسر زمینه ی گلیم را می پوشاند و بافندگان با سایر نقوش گیاهی با حیوانی فواصل نقوش بوته را پر می کنند. لازم به ذکر اینکه نقش سرو به حالت طبیعی خود سمبل غم و اندوه است و به خاطر همیشه سبز بودن آن سمبل آینده نیز هست. سرو معمولا در روی قالی دو گلیم های مربوط به مقابر و مکانهای عزاداری کرمان دیده می شود.
یکی دیگر از نگاره های گیاهی که در بافت شیریکی پیچ مورد استفاده قرار می گیرد، نقشی ترنج گونه و موسوم به «گل ابری» است که همانند ترنج های رایج در قالی دارای سر ترنج هایی نیز می باشد و اطراف آن با نقش حيوانات مختلف و نیز نقوش دیگری که درختی نامیده می شود، تزیین می گردد. طرح درختی که در این نوع نقش به کار می رود، احتمالا جزو نقوش اقتباسی و تقلیدی می باشد که از لحاظ شکل ظاهری شباهت زیادی به نقش «درخت بلوردی» دارد که در استان فارس مورد استفاده می بافندگان ایل اینالو قرار می گیرد. البته این احتمال نیز وجود دارد که متقابلا این اقتباس از سوی بافندگان عشایر فارس صورت پذیرفته باشد.
نقش لاله نیز چه به صورت باز و چه به صورت بسته در بافته های عشایری استان کرمان دیده می شود که در این رابطه نیز باید آنان را تحت تأثير عشایر گلیم باف استان فارس دانست؛ چرا که شباهت زیادی بین نقوش آنان و نقوش رایج بین بافندگان ایلیاتی استان فارس مشاهده می شود. سایر نقوش گیاهی که در شیریکی پیچ مورد استفاده قرار می گیرد، عبارت است از گل قشقایی که حالت شاخه ای گل با یک جوانه ی انتهایی را دارد. نقش درخت که عبارت از مثلث هایی متواتر می باشد و بیشتر در حاشیه ی گلیم بافته می شود. گل شول که حالت یک لوزی با اضلاع پله پله را دارد و قسمت داخل آن با نقوش مختلف تزیین گردیده است. کل و برگ که حالت یک لوزی با اضلاع پله پله را دارد و قسمت داخل آن با نقوش مختلف تزیین گردیده است. گل و برگ که حالت تمثیلی و سمبلیک پیچک را دارد و بیشتر برای آرایش حاشیه های گلیم مورد استفاده قرار می گیرد. نقش خوشه انگوری که عبارت از طرح ساده شده ی خوشه انگور بوده و از لوزی هایی تشکیل شده که به طور خوابیده به دنبال یکدیگر قرار می گیرند و در محل رأس بالایی دارای دو بازو به سمت طرفین هستند که انتهای بازوها با طرح هندسی یک بوته تزیین می شود نقش گلدان پایه بلند را دارد
و گاه از نگاره های گیاهی در داخل آن می بافند و .. نقشه ی «جنگل و ترنج» یکی از کامل ترین و در عین حال زیباترین و اصیل ترین نقشه های شیریکی پیچ است، زیرا در آن تقريبا كليه ی آرایه های مورد استفاده ی بافندگان نظیر ترنج هندسی، لاله، گل قشقایی، گل الماس، آهو، پروانه
(پرپرو)، گوزن، چرخک، طاووس و ... دیده می شود. طرح برگ نیز در گلیم شیریکی پیچ دیده می شود که با اشکال گوناگون و در طرحهای مختلف ظاهر شده است، که از آن جمله می توان به برگ تبریزی، برگ نخل، برگ مو، برگ چنار، برگ بید، برگ سرو و برگهای تزئینی که شناخته نمی شوند و به صورت استیلزه به کار می رود، اشاره کرد.

5. نقوش حاشيه:
شیریکی پیچ از معدود گلیم هایی است که صرف نظر از هندسی بودن نقوش، طراحیش همانند نقشه ی قالی می باشد و دارای چند حاشیه است که مانند قابی نقوش متن را دربر می گیرند. طرح هایی که برای تزیین حواشی شیریکی پیچ به کار می رود، هم فوق العاده متعدد و هم بسیار متنوع هستند و از بین نقوشی که معمولا در حاشیه ی این نوع گلیم بافته می شود، طرح های قلیچ بافی و نیز چرخک، حاشیه ی وکیل کفگیر، حاشیه ی چهار پره، حاشیه ی بادامی، حاشیه ی جام، حاشیه ی بازبندی، حاشیه ی هفت رنگو، حاشیه ی مداخل، حاشیه ی عنکبوت، حاشیه ی پیكانی، حاشیه ی راه راه، حاشیه ی زیگزاکی، حاشیه ی حروفي، حاشیه ی برج و بارو و ... قابل اشاره می باشند و گاهی نیز بافندگان از بعضی نقوشی که برای آرایش متن مورد استفاده قرار می گیرد، در زمینه ی حاشیه ها نیز استفاده می کنند و نقوشی مثل گل چارقد و (جار قدی)، ستاره ی سلیمان، کفگیر، اقسام مختلف قلابه و ... از جمله طرح هایی است که در حاشیه نیز بافته می شود.

۶ خرده نقش ها (نقوش جاپرکن):
در اصطلاح گلیم بافان مناطق مختلف ایران آن دسته از نقوشی که به ابعاد و اندازه های کوچک در میان نقوش اصلی حاشیه یا متن بافته می شوند و در واقع فضاهای خالی بین نقوش اصلی و بزرگ را پر می کنند، با عناوین خرده نقش یا نقوش جاپرکن مورد اشاره قرار می گیرند که در بافت شیریکی پیچ نیز استفاده از این گونه نقش ها مرسوم می باشد.
خرده نقش هایی که در شیریکی پیچ رواج دارد و بعضا تعدادی از آن ها به گونه ای درشت تر به صورت گل ها و نقش های اصلی نیز بافته می شود، عبارتست از، انواع: قلاب (قلابه) گل چارقد، گل میخک، گل زنبق، گل افشار، گل وکیل، گل ستاره، کفگیر، چرخک و ...



کتاب منبع: گلیم شیریکی پیچ کرمان/مولف: دکتر مجید علم/ناشر: مرکز کرمان شناسی/چاپ اول 1391/ صفحات 43 الی 46

ادامه مطلب

گلیم بافی افشار استان کرمان

گلیم افشار کرمان
این قبیله بزرگترین و مهمترین گروه از قبایل افشار است. طرح متن و حاشیه ی گلیم های این ناحیه بسیار گوناگون بوده و از نگاره های گلی شکل سفید، کوچک و پراکنده در آن استفاده می شود. اکثرا کوچک و مستطیل شکل است و در آنها از تارهای ضخیم نخی و پودهای زبر پشمی استفاده می شود. بافت آنها، بافت چاکدار متصل جفت قلاب و پیچ بافی است. رنگ آنها معمولا تیره، آبی، زرد، سفید و بعضی اوقات سبز است. انواع مختلفی از ریشه ها در آنها استفاده شده است و شیرازه ها به وسیله ی ریسمان های اضافی با طرح های مارپیچی تقویت شده است از این نوع گلیم برای بافت کیف ها و وسایل تجملی استفاده می شود.
کتاب منبع:شناخت گلیم و گلیم مانندهای ایران/دکتر حسین یاوری صفحه:95
گلیم بافی افشار استان کرمان

ادامه مطلب

کرباس بافی

کرباس

کرباس بافی

کرباس،پارچه ساده و بدون نقشی است که با استفاده از نخ پنبه یی به عنوان تار و پود بافته می شود و از آن به دلیل ارزنی قیمت بیشتر برای بسته بندی کالا،لایه ی لباس،آستری کفش و قاب دستمال جهت نظافت اتومبیل و ماشین آلات مختلف استفاده می شود.
این نوع پارچه بیشتر در شهر یزد و بر روی دستگاه های دو وردی و با عرض حدود 70 سانتیمتر و طول 80 متر بافته می شود.



منبع:یاوری حسین،نساجی سنتی ایران،سوره مهر،تهران،1387،صفحه 115

ادامه مطلب

ارمک بافی

اُرمک



اُرمک،نوعی پارچه ی دستباف است که به طور معمول بر روی دستگاه های چهار وردی بافندگی،در شهر یزد تولید می شود و به مصرف تهیه و دوخت روپوش مدرسه ی دختران می رسد.
اُرمک،معمولا به عرض 75 تا 90 سانتیمتر و طول 25 متر و در طرح های ساده،پیچازی و راه راه بافته می شود و تار آن را نخ ابریشم مصنوعی که در اصطلاح محلی مرسریزه می گویند،تشکیل می دهد و از نخ پنبه یی نمره 2 یک لا برای پود پارچه استفاده می شود.
تولید و مصرف این نوع پارچه در سال های نه چندان دور به مراتب بیش از زمان حال مرسوم و متداول بود ولی اکنون در حّد محدودی تولید و عرضه می شود.



منبع:یاوری حسین،نساجی سنتی ایران،سوره مهر،تهران،1387،صفحه 115

ادامه مطلب

برک بافی

بَرَک

برک بافی

بَرَک،نوعی پارچه ضخیم است که بیشتر در بشرویه ی خراسان و با استفاده از کرک بز یا کرک شتر و بر روی دستگاه دو وردی بافندگی بافته می شود و از آن عمدتا برای تهیه و دوخت کت مردانه استفاده می کنند.
بَرَک به طور معمول خود رنگ بوده و در رنگ های قهوه یی،سیاه،سفید،شیری و شکری و خاکستری تولید می شود.


منبع:یاوری حسین،نساجی سنتی ایران،سوره مهر،تهران،1387،صفحه 115

ادامه مطلب

عبا بافی

عبا

عبا بافی


گونه ای از پارچه های دستباف ایرانی است که دو نوع تابستانی و زمستانی را شامل می شود.
عبای تابستانی که تولید آن بیشتر در بهبهان،کوهپایه ی اصفهان و بوشهر رواج دارد با،تار و پود نخ پنبه ای که به رنگ مشکی یا قهوه ای در آمده است،بافته می شود و عبای زمستانی که محمدیه ی نایین مهم ترین مرکز بافت آن است،با بهره گیری از کرک شتر به عنوان تار و پود تولید می شود.
عبا توسط دستگاه های ساده بافندگی به عرض 75 تا 90 سانتیمتر و طول 6 متر بافته می شود و کاملا بدون نقش و طرح بوده و قطعات آن با دوخت ساده یی به هم وصل می شود.


منبع:یاوری حسین،نساجی سنتی ایران،سوره مهر،تهران،1387،صفحه 115

ادامه مطلب

شناخت گلیم قشقایی

گلیم قشقایی

گلیم قشقایی

عشایر قشقایی فارس در جنوب ایران یه خاطر بافت گلیمهای سنتی خوب معروف اند. اصل این طایفه را می‌توان تا قرن شانزدهم میلادی دنبال کرد که در آن هنگام بخشی از اردوهای ترک زبانی بودند که شمال کشور را مورد هجوم قرار دادند . در نتیجه بعضی از طرح‌های گلیم های قشقایی را می‌توان مستقیماً به گلیم های قفقاز مربوط دانست.
عشایر قشقایی وقتی که به سبب کوچ سالانه آنها از نواحی قشلاقی کنار خلیج فارس تا مناطق ییلاقی آنها در کوههای زاگرس مشهور بودند ،‌از سال ۱۹۲۵ به بعد بواسطه سیاستهای بازدارنده دولت متحمل صدماتی شدند. در نتیجه غالب فرش های قشقایی پیش از رژیم پهلوی بافته شده است. این نوع گلیم های قدیم ‌تر قشقایی به ویژه مهیج وبرای زندگی رضایت بخش است.چون گلیمهای قشقایی هنگام کوچ یا در محل اطراق آنها بافته می‌شوندغالباً از نظر طرح ورنگ در آنها تنوعی بارز دیده می‌شود. در هر زمان مقدار کمی از نخ رنگ شده را می‌توان با خود حمل کرد وبرای هر گلیم مقدار کمی از پشم در طول کوچ کردن رنگ می‌شود و همین امر سبب گوناگونی رنگ ها می‌شود. کارگاه های زمینی را که گلیم روی آنها بافته می‌شود ،هنگام حرکت جمع کرده وباز در محل اطراق بعدی دوباره آن را باز کرده به بافتن ادامه می‌دهند از این رو طرحها هم متنوع می‌شود.
به دليل عدم تشخيص هويت آثار قبيله اي جنوب ايران، اكثر دست بافت هاي اين منطقه در قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، توسط فروشندگان غربي و ايراني به شهر شيراز منسوب شده است.در نتیجه مبدا و هویت بسیاری از زیر اندازها،مبهم باقی مانده است.
درمیان تمام قبایل جنوبی،قشقایی ها به خاطر کیفیت نیرومند رنگ آمیزی دست بافت های خود و ارتباط تاریخی شان با چنگیز خان شهرت بسیار دارند.
قشقایی ها به هنگام کوچ،کمتر به بافندگی می پردازند و بیشتر در ماه های تابستان و ارتفاعات خنک و مرتفع زاگرس جنوبی به این کار می پردازند.آنها برای بافت گلیم های خود،از پشم رشته ای بلند،محکم،روشن و درخشان گوسفندان پروار و دنبه داری استفاده می کنند که در کوچ های دراز مدت نیز نسبت به دیگر گوسفندان مقاومت بیشتری دارند.قشقایی ها معمولا پشم گوسفندان خود را سالی یک بار و در ماه های اردیبهشت یا خرداد می چینند.
گلیم های قشقایی شاید از مشهورترین گلیم های ایرانی است که قدرت و انرژی طراحی آنها در هیچ جای دیگر یافت نمی شود.استفاده ی محدود از نگاره های کوچک و برخی تشابهات دیگر بعضا بیننده را به یاد گلیم های ترک بافتی چون شاهسون می اندازد.اما در عین حال طرح های هندسی بی نظیر وممتاز در هنر بافندگی به وجود می آورند.گلیم های قشقایی دارای برش چاکدار است و گاه در آنها از تارهای نخی و پشم طبیعی قهوه ای نیز استفاده می شود.


کتاب منبع:شناخت گلیم و گلیم مانندهای ایران/دکتر حسین یاوری صفحه:96

ادامه مطلب

گلیم بختیاری

گلیم بختیاری

گلیم بختیاری

طوایف بختیاری تا همین اواخر به صورت چادرنشین زندگی می‌کردند. آنها ازدشتهای غرب ایران مرکزی بداخل کوههای زاگرس کوچ می‌کردند. اصل آنها نامعلوم وبسیار قدیمی می‌باشد، زبان آنها فارسی است وتنها دوردست بودن آنها باعث بقای فرهنگ سنتی آنها گردیده است. بنابراین گلیمهای بختیاری از نظر طرح دارای اصالت بوده هویت پاکی طایفگی خود را حفظ کرده‌است.
شیوه بافت غیر معمولی است ودر آن پیچ دوگانه با تار پنبه‌ای وپود پشمی بکار رفته که نتیجه آن گلیمهای یک رویه سفت ومستحکم است.
گلیمهای بختیاری بلند وکم عرض است که در آن رنگهای روشن درخشان متضاد زرد وآبی وقرمز ونارنجی به کار رفته است. معمولاً طرحها شامل یک طرح مشبک خانه خانه‌ای در وسط ویا یک طرح بوته‌ یا اشکال لوزی است که با چند حاشیه هم مرکز احاطه شده است. دو انتهای گلیم بختیاری با نوارهایی از طرح پودنما خاتمه می‌یابد. جل اسب به شیوه سومک با ترکیبات نمایان موتیفهای حیوانی ونوارهای رنگین بافته می‌شود.


بختیاری های کوچ رو

اخیرا به علت ازدواج های بین قبیله ای و نزدیکی قبایل به یکدیگر تمایز دست بافته های لر و بختیاری از یکدیگر بسیار مشکل شده است.بختیاری ها از نظر تولیدات منسوجات بختیاری هیچ قدمتی ندارد و پارچه هایی که می بافند تنها برای استفاده ی شخصی خودشان است. به همین دلیل دست بافتهای آنان کاربرد عملی دارد و به صورت کف پوش،محل ذخیره و نگهداری غذا و اشیاء ویا حمل نقل به کار می رود. اکثر گلیم ها وکیف هایی که بختیاری ها می بافند به منظور استفاده روزانه است و پس از کهنه و فرسوده شدن، دست بافته های جدید جایگزین آنها می شود.نمونه های ظریف و نفیس در داخل خانواده حفظ می شود و صرفا در مناسبت های خاص مورد استفاده قرار می گیرد.تنها در دهه های اخیر برخی از دست بافته های بختیاری در بازارهای اصفهان،شیراز،شوشتر و تهران فروخته شده است.
ویژگی خاص گلیم بختیاری ساختار و ترکیب بندی آنهاست در این نوع دست بافته ها از اسلوب گلیم بافت متصل جفت قلاب استفاده می شود واین نوع بافت را به جز در گلیم های ازبک تاتاری افغانستان در هیچ جای دیگر نمی توان مشاهده کرد. روش گلیم باف جفت قلاب ،تقسیمات رنگی و ترکیب بندی بسیار پیچیده و بافت مستحکم و بدون چاک را به وجود می آورد.این نوع گلیم ها تنها یک رویشان قابل استفاده است.در مورد دست بافت های قبایل بختیاری هنوز هم اطلاعات زیادی در دست نیست و بسیاری از گلیم های اطراف،به خصوص آنهایی که از نظر بافت و طرح ضعیف است به بختیاری ها نسبت داده می شود. این گلیم ها که به دلیل بافته شدن در محل و مسیر کوچ،دارای نقایص قابل چشم پوشی است. از نظر دلالان قالی و گلیم جز محصولات فرعی به شمار می آید. در واقع بسیاری از گلیم های قبایل بختیاری جذابیتی فراوان دارد و از نظر طرح،منحصر به فرد است. محل بافت برخی از گلیم های بختیاری که اخیرا به بازار آمده،دقیقا مشخص نیست. درساختار این گلیم ها از پیچ باف هایی با پشم تابیده ی زبر و حاشیه های برجسته استفاده شده که با طرح های پیکانی و نگاره های تو در تو و طرح های دیگر احاطه شده است. متن همه ی این گلیم ها قرمز گلی است و بسیار شیبه به قالی های پرزدار و کیف های پیچ باف است.تبحر فراوان در بافت کیف هایی چون خورجین و نمکدان نیز موجب شهرت بختیاری ها شده است. این کیف ها از اشیاء بسیار رایج بختیاری ها برای نگهداری و حمل ونقل اثاثه ی چادر،لوازم خواب و پوشاک است. کیف ها با ظرافت تمام و با کمک روش پیچ بافی و طرح های ایران باستان چون سر حیوانات که مشابه آنها در برنزهای لرستان نیز یافت می شود،بافته می شود.علی رغم اشتباهی که در تشخیص هویت گلیم های بختیاری پیش می آید،در ترکیب بندی دست بافت های قبایل اطراف چراگاه های زمستانی شهر شوشتر و دره های حومه چراگاه های تابستانی چهارمحال تفاوت اساسی وجود دارد.


بختیاری شوشتر

گلیم های شوشتر از نظر ترکیب بندی از دیگر گلیم‌های ایرانی کاملا متمایز است. متن این گلیم‌ها شامل گروهی ترنج با اندازه‌های مختلف است و یا طرح لوزی شکل تمام متن را فرا گرفته و در اطراف آن تعداد زیادی حاشیه با عرض‌های گوناگون و طرح‌های هندسی پیچیده غیر معمول به طرف داخل امتداد یافته است.در قسمت های خارجی این حاشیه‌ها نیز بافتی یکدست و تک‌رنگ به چشم می خورد.با مشاهده ی گلیم‌های شوشتر، بیننده حس می‌کند که طرح مرکزی بر روی زمینه‌ای شناور است. مشابه این روش در دست‌نویس‌های قدیمی ایران نیز مشاهده می‌شود.
تارهای گلیم بافت‌های بختیاری از پشم قهوه‌ای یا کرک شتر و پودهای آن را کرک شتر یا نخ است.این پودها برای مشخص کردن طرح ،اغلب خود رنگ است و گاهی اوقات نیز به رنگ آبی روشن در می‌آید.پودهای خود رنگ یکی از ویژگی های گلیم شوشتر است.بافت آن بسیار سخت و متراکم بوده وتقریبا حالتی تخته مانند دارد.پشم مورد استفاده،ترد و شکننده است.رنگ این گلیم ها مانند گلیم های لر اکثرا تیره بوده و دارای ریشه هایی با برش ساده و شیرازهایی با ریسمان های اضافی مارپیچی شکل است.


کتاب منبع:شناخت گلیم و گلیم مانندهای ایران/دکتر حسین یاوری صفحه:95

ادامه مطلب