قالیبافی در عهد سلجوقی

در خصوص قاليهاي دوره سلجوقيان بويژه سلاجقه ايران كمتر مطلبي تاكنون به رشته تحرير درآمده كه با قطعيت فرش بافي ايران در زمان تسلط سلاجقه را به اثبات رساند اما از آنجايي كه تعداد هشت قطعه قالي از دوران حكومت سلاجقه در آسياي صغير به دست آمده استنباط جهان غرب بويژه دانشمندان ترك بر آن است كه در اين دوره قاليبافي ايران در اضمحلال كامل به سر مي برده است. در اين ارتباط دكتر علي حصوري دلايلي در خصوص وجود سنت قاليبافي در اين دوره و حتي ايراني بودن تكه هاي پيدا شده در تركيه ارائه داده كه در اين جا به نقل آن مي پردازيم. علي حصوري معتقد است:
«در تاريخ قالي خاورميانه مسئله اي وجود دارد كه چندان مورد بحث قرار نگرفته و همين امر باعث شده است كه مطالب مطرح شده واقعي تلقي و پذيرفته شود. در آسياي صغير فرشهاي متعلق به قرن هشتم هجري از مساجد و بقاع معروف (بويژه مسجد علاء الدين در قونيه) به دست آمده است.
قالی سلجوقی
از آنجايي كه بخشي از اين دوره مقارن با پادشاهي سلاجقه روم مي شود، فرش هاي اين دوره با نام سلجوقي شهرت يافته است. ضمناً گرايش هاي قوي پژوهشگران تركية امروز و محدوديت دانش بي توجهي محققان غربي باعث شده كه قالي هاي آن عهد كه بافندگانشان ترك نبوده اند و ربطي با تركان نداشته اند (جز داشتن حكومتي سلجوقي) قالي ترك قلمداد شود و به سابقه و تاريخ قالي ترك فصل مهمي بيفزايد خوشبختانه مينياتورها و آثار ديگري كه از آن قرن ها باقي مانده به ما اين امكان را مي دهد كه به بررسي اين قالي ها بپردازيم.»
وي در ادامه استدلالهاي خود مبني بر منشأ غير ترك بودن قالي سلجوقي و ويژگيهاي فني و صوري (نقش) آن مي پردازد و معتقد است مشخصه فني قاليهاي سلجوقي داشتن گره تركي است. امروزه ديگر كاملاً مشخص شده است كه اين گره ربطي به تركان ندارد زيرا تركان در سرزمين اصلي خويش گره فارسي به كار مي برند و تنها تركاني گره تركي دارند كه يا به غرب ايران مهاجرت كرده باشند يا قالي بافي را از اهالي غرب ايران ياد گرفته باشند. اين خود بدان معني است كه گره تركي از ويژگيهاي فني سنت قاليبافي شمال غربي ايران است به طوري كه در تمام شمال غرب ايران تا اران در قفقاز، در آسياي صغير و غرب ايران (كردها و لرها) به جز اقليتي در سنه قديم و سنندج كنوني، حتي كردهاي مقيم عراق كه بندرت قالي بافته اند گره تركي به كار برده اند و مي برند. در واقع گره تركي گره سكاها است كه در حيطه زندگي آنان رواج يافته است. اگر اين گره از آن تركان باشد بايد در شرق و شمال ايران نيز رواج باشد كه نيست. از طرف ديگر مي دانيم كه سلجوقيان مخصوصاً از زمان خواجه نظام الملك به بعد گرايش بيشتري به زبان فارسي پيدا كردند و حتي آخرين شاهان اين سلسله به فارسي شعر مي گفتند. مدارك زيادي مبني بر علاقه سلاجقه به فرهنگ ايراني در دست است. از جمله سلاجقه روم نه تنها زبان فارسي را زبان رسمي دربار خود كردند بلكه وزراي خويش را از ايرانيان برگزيدند و آيين كشورداري آنان كاملاً ايراني بود. سلاجقه روم حتي نام شاهان اساطيري و تاريخي ايران پيش از اسلام مانند كيخسرو، كيكاووس، كيقباد، و... را بر خود مي نهادند در دوره سلاجقه روم فرهنگ ايراني اسلامي در آسياي صغير شدت گرفت و پايه اي شد براي حكومت تركان عثماني . آنان حتي كاخهاي خود را با تصاوير شاهنامه مي آراستند و زبان فارسي تا قرن هشتم هجري مهمترين زبان متداول در آسياي صغير بود و تا قرن هشتم كه موج جديدي از تركان به آسياي صغير رسيد، كتابهاي فراواني به فارسي نوشته شد. در اين جا اين سوال مطرح است كه پادشاهاني كه در تمام جنبه هاي زندگي خود و حتي نام فرزندانش از ايرانيان الگو مي گرفته اند و پشتيبان فرهنگ ايراني بوده اند چگونه ممكن است از قالي تركي استفاده كرده باشند؟ اگر سلجوقيان نخستين تركاني بودند كه بر آسياي صغير تسلط يافتند قالي بافي را چگونه به آنجا بردند؟ سلجوقيان اصلي كه در ايران حكومت كرده اند چرا قالي سلجوقي نداشتند و حتي در يك نوشته تاريخي نامي از قالي سلجوقي- چه در آسياي صغير چه در ايران ديده نمي شود؟ آنگاه يكي از شاخه هاي اين سلسله به نام سلاجقه روم آن هم دور از خاستگاه خود و دور از ايران كه وطن دوم شان بود قالي سلجوقي داشته اند؟ واقعيت اين است كه اين قالي ها نه تنها سلجوقي نيست بلكه اصلاً ترك نيست. در آن روزگاران در تمام ايران و از جمله در قفقاز و اران قالي ايراني بافته مي شد همچنين نكته اي كه از آن معمولاً غفلت مي شود اين است كه بيشتر ساكنان قديم آسياي صغير در دورة سلجوقيان روم، ترك نبوده اند بلكه در آن منطقه ارمنيان و مليت هاي ديگري قالي مي بافتند.
از طرفي همگي اين قالي هاي به اصطلاح سلجوقي داراي طرحهايي بوده است كه در قاليهايي كه در اطراف ايران بافته مي شود، مثلا در قاليهاي تركمن، سيستان، قفقاز و اران بيشتر باقي مانده است تا در قاليهاي مركز اين حوزة فرهنگي و شايد يكي از دلايل آن تحولات و بلوغ هنري است كه به علت غناي فرهنگي و شكل گيري مكاتب بزرگ باعث گرديده كه حتي در دورافتاده ترين مناطق روستايي ايران نيز نقوشي همچون اسليمي و لچك و ترنج بافته شود. از اين مسايل كه بگذريم علي حصوري به قدمت نقش هاي قاليهاي سلجوقي اشاره مي كند كه نمونه هاي فراوان و مشابه آن ها را مي توان در ادوار قبل از سلجوقيان مشاهده كرد اگر چه تاكنون قالي دوره سلجوقي در ايران به دست نيامده است اما نقش قالي آنها را مي توان در ديگر آثار ايراني رديابي كرد. در بررسي آثار تاريخي ايران متوجه مي شويم كه اشتراك طرح در بسياري از هنرهاي ايراني وجود داشته مثلا در صد سال گذشته طراحان فرش طراحي كاشي هم مي كرده اند و تعداد زيادي از آنها استادان مينياتوريست يا مذهب و حتي استادان تشعير هم بوده اند مانند بهزاد، سلطان محمد و ... بعلاوه حتي پيش از دوره مغول نقشه هاي مشترك پارچه و فرش هم داشته ايم كه نمونه هايي از آنها همچون محرمات وجود دارد كه در نقاشيهاي پيش از مغول روي لباسها و پارچه ها فراوان ديده مي شود. به همين منظور اگر نقش هايي روي پارچه ها يا بناها و ديگر آثار و و سايل زندگي ديده شود كه بر روي قاليهاي معروف به سلجوقي هم وجود داشته مي توان به سر منشأ مشترك اين نقشها در ميان قومي كه آنها را داشته پي برد. خوشبختانه از اين قسم، آثار باستانشناسي زيادي در دست است تا حدي كه از دوره آل بويه (قرن چهارم هجري) به بعد مي توانيم آثار اين نقشه ها را پيگيري كنيم . در آن زمان هنوز عنصر تركي در ايران مخصوصاً در حيطه حكومت آل بويه وجود نداشته است كه بتواند بر قالي، پارچه و ديگر وسايل كاربردي اثر بگذارد. در مطالب بعدي خواهيم ديد كه همين نقشه ها تا دوره تيموري هم بر روي قالي فراوان به كار مي رفته و از آن دوره به بعد رايج شده است.


منبع: کتاب پژوهشی در فرش ایران/تورچ ژوله/ چاپ دوم 1390/انتشارات یساولی صفحات 14 و 15

ادامه مطلب

جزئیات سیزدهمین المپیاد فرش دستباف ایران

سیزدهمین المپیاد فرش دستباف از تاریخ 20 تا 22 اسفند ماه 1397 در استان آذربایجان شرقی (شهر تبریز)، برگزار خواهد شد.
به گزارش روابط عمومی مرکز ملی فر ش ایران، با توجه به مقتضیات بوجود آمده تاریخ برگزاری المپیاد از تاریخ 20 تا 22 اسفند ماه 1397 در استان آذربایجان شرقی(شهر تبریز)، و با حضور منتخبانی از 18 استان اعلام گردید. داوود عبداللهی، رئیس کمیته اجرایی المپیاد، جزئیات این رویداد را به شرح زیر مطرح نمود:
جزئیات سیزدهمین المپیاد فرش دستباف ایران
محل برگزاری المپیاد: تبریز، خیابان آزادی، میدان حکیم نظامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
زمان آغاز المپیاد: ساعت 8 صبح روز دوشنبه 20/12/1397
محل اسکان شرکت کنندگان در المپیاد: تبریز، ابتدای بلوار ائل گلی، هتل بین المللی شهریار
زمان پذیرش در محل اسکان: یکشنبه 19/12/1397 از ساعت 14
زمان تخلیه محل اسکان: چهارشنبه 22/12/1397 ساعت12 ظهر
زمان آیین پایانی المپیاد: از ساعت 9 تا 13 روز چهارشنبه 22/12/1397
مدارک مورد نیاز دانش آموزان و دانشجویان شرکت کننده برای ارایه به کمیته اجرایی المپیاد:
7-1-دو قطعه عکس پشت نویسی شده
7-2- کارت دانش آموزی و معرفی نامه از آموزش و پرورش استان اعزام کننده (برای دانش آموزان)
7-3-کارت دانشجویی و معرفی نامه از دانشگاه­ اعزام کننده (برای دانشجویان)
شایان ذکر است که برای اطلاع از نحوه طراحی سوالات مرحله کشوری دانشجویان و دانش آموزان می­توانند به پورتال مرکز ملی فرش به پایگاه اینترنتی: www.incc.ir مراجعه نمایند.

خبرنامه کارایان

ادامه مطلب

قالی بافی و فرش دستباف استان آذربایجان غربی

استان آذربایجان غربی
خوی بافت فرش های این شهر سفت و محکم است. برخی از دستبافته های خوی، قالیچه هایی است که بسیار نامرغوب و ارزان قیمت است و به آن قالیچه موصل می گویند. نقشه قالیچه های این شهر معمولا طرح ماهی است.
میاندوآب در این شهر علاوه بر طرحهای سنتی، طرح های «به نام» با استفاده از ابریشم بافته می شود.
تکاب بافته های این حوزه با نقشه های افشاری و کردی است که بافت پرز بلند و مقاومی دارد. نقشه غالب در این قالیچه ها، ماهی درهم و شاه عباسی بیجار است. رنگ های زمینه لاکی قرمز، سرمه ای، کرم و گاهی آبی و فیروزه ای است. تکاب و بیجار و منطقه افشارنشین در این حوزه، سه مرکز تولید فرش هستند که دستبافت هایی مشابه و پرزبلند و با دوام دارند.


کتاب منبع: فرش ایران، فضل الله حشمتی رضوی، ناشر: تهران-دفتر پژوهشهای فرهنگی- سال 1380- صفحه 42

ادامه مطلب

قالی بافی و فرش دستباف آذربایجان شرقی

استان آذربایجان شرقی
تبریز در زمینه قالی بافی در شهر تبریز، باید چند نکته مهم را به خاطر سپرد. اول این که تبریز و بازرگانان این شهر، در نیمه دوم قرن نوزدهم، کوشش چشمگیری برای رونق صادرات فرش داشته اند که در تاریخ فرش ایران، فراموش نشدنی است. دوم این که در تبریز و کلیه شهرهای آذربایجان، واحدی به نام «قابال» رایج و مساوی با ۱۴۰۰۰ گره در ۷ سانتیمتر است که به جای رج شمار به کار می برند. (در تبریز یک ذرع را بین ۱۰۸ تا ۱۱۴ سانتیمتر حساب می کنند) سوم این که در تبریز، هرگونه نقشه با هر نگاره ای بافته می شود مثلا ترنج کرمانی با لچک مشهدی و حاشیه کرمانی را می توان در یک نقشه یافت.
ضمنا در آذربایجان که اینک به سه استان تقسیم شده است و تبریز تقریبا در میانه این منطقه وسیع قرار گرفته است، عشایر شاهسون و افشار علاوه بر بافت قالی و قالیچه، بهترین دست بافته های خود را از قبیل ورنی، سوماک و جل های عشایری در این حوزه می بافند. گره قالی بافی در تبریز، گره متقارن (ترکی) و بافت آن دو پوده و پرزش کوتاه و نازک است. تبریز از کانون های بسیار مهم قالی بافی ایران به شمار می رود. نقشه رایج در این شهر، انواع طرح های شاه عباسی، ماهی درهم، درختی، گلدانی، اسلیمی، لچک و ترنج، افشان شکارگاه، شیخ صفی، قوبا، گل فرنگ و گوبلن است. بسیاری از طرح های دیگر هم به کار می رود که به نام استادان طراح موسوم شده است از جمله طرح استاد به نام و دیگران. تبریزی ها، تخصص ویژه ای در روش کهنه کردن فرش ها از طريق شستن فرش با خاکستر چوب دارند که باعث افزایش فروش و صادرات فرش ناحیه شده است.
مرند بافته های این شهر سفت و استخوانی است. طرح حسن بخاری در این شهر معروف است.
هریس این شهر در شمال شرقی تبریز، با بافت، طرح و نقش هریس شهرت جهانی دارد که ویژه هریس و چند محل دیگر از جمله گراوان، مهربان، سراب، قراچه و بخشایش است. بافت قالی های هریس درشت، کلفت و پرگوشت است و نقشه های آن با نگاره های هندسی لچک و ترنج و حاشیه سماوری و نقشه هایی به اسامی قاچ خاتون یا داش خاتون، ترنجی کف ساده، حاج عظیمی، ترنج لوزی، صمدخانی و تاجری تزئین یافته است.
قراچه، بخشایش و گراوان در هر سه محل، به شیوه حوزه هریس بافندگی می کنند. استحکام بافته های گراوان بیش از بافت های دو محل دیگر است. قراچه و بخشایش هر دو در بافت قالیچه و کناره، معروفیت دارند. در این حوزه، معمولا قالیچه ها را با طرح ترنجی می بافند و با رنگ روناسی در متن، و آبی سیر در حاشیه تزئین می کنند. پیش تر، بخشایش در نوعی بافت به نام سرانداز شهره بود. سراندازها با طرح هراتی و رنگ های قرمز مایل به نخودی به بازار عرضه می شد. در حال حاضر در بخشایش، طرح های شکسته بیشتر بافته می شود.
سراب قالیبافی در این شهر، به شیوه روستایی باف است. بافت کناره های این شهر بسیار محکم و فشرده و معمولا با نقشی به شکل ترنج های لوزی شکل است.
اهر این شهر هم به شیوه هریس فرش می بافد. بافت فرش در این شهر سفت و محکم است و از نقش های هندسی بهره می گیرد. قالی بافی روستای شربیان در این منطقه معروف است.



کتاب منبع: فرش ایران، فضل الله حشمتی رضوی، ناشر: تهران-دفتر پژوهشهای فرهنگی- سال 1380- صفحات 40 و 41 و 42

ادامه مطلب

فرش دستباف یا قالی بافی سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان
زابل و زاهدان قالیبافی در این دو شهر اغلب به صورت قالیچه است. قالیچه های بلوچی سیستان مثل قالیچه های بلوچی خراسان و ترکمن هاست و از طرح سه قابی و سه برگی استفاده می شود. بافت این قالیچه ها با گره فارسی است. اخیرا، در این دو شهر برخی طرح های مناطق دیگر هم بافته می شود.


کتاب منبع: فرش ایران، فضل الله حشمتی رضوی، ناشر: تهران-دفتر پژوهشهای فرهنگی- سال 1380- صفحه 35

ادامه مطلب

قالی بافی یا فرش دستباف استان های خراسان

استان خراسان
مشهد فرش مشهد مقاوم و پرگوشت و دارای پرزهای بلند است. طرح های فرش در این شهر، بیشتر افشان و لچک ترنج و حاشیه پر نقش و نگار است. متن قالی مشهد بیشتر به رنگ لاکی سیر است و ترنج و لچک آن به رنگ لاجوردی. واحد بافت قالی در مشهد و سایر شهرهای خراسان «مقاط» است (مقاط بر وزن نقاط یا مقات بر وزن نبات، هر دو تلفظ و هر دو رسم الخط در خراسان رایج است) مقاط برابر با ۱۲۰۰۰ گره است و هر چه سطح کمتری را دربر گیرد مرغوبیت فرش بیشتر می شود. در این شهر، آستان قدس رضوی علاوه بر تأسیس شرکتی در زمینه تولید فرش، موزه ای هم برای فرش های نفیس و تاریخی خود بر پا کرده است. در مشهد، گره غیر متقارن (فارسی) و گره متقارن (ترکی) معمول است.
بیرجند از نظر بافت، به فرش مشهد شباهت دارد. نقشه های رایج در بیرجند، غالبا ریزه ماهی، بته جقه و لچک و ترنج است.
قاین از کانون های قدیم قالیبافی ایران است. در این ناحیه، طرح هراتی استفاده می شود. طرح های دیگر این شهر ریزه ماهی، بته جقه ای و ربعی سعدی است.
درخش و مود دو روستا با معروفیت خاص جهانی، درخش در بیرجند و مود در قاینات است. معمولا درخش با طرح های ریزه ماهی و مود با طرح های بته جقه ای است. از این دو بخش، فرش های ظریف و موزه ای موجود است.
کاشمر نقش رایج در قالیبافی این شهر زیر خاکی است. قبلا، بافت فرش در کاشمر نامرغوب بود ولی حالا بهتر شده است.
محولات نقشه قالی های محولات غالبا، بندی است با نام های حسن قاضی و ورامین و به رنگ های لاکی.
تربت حیدریه و تربت جام اینجا محل استقرار بخشی از عشایر تیموری و بلوچ است که قالیچه های تیموری و بلوچی می بافند. این قالیچه ها با گره غیر متقارن (فارسی) است.
طبس و فردوس شهرت این دو ناحیه به بافت قالیچه عربی است که با گره فارسی بافته می شود.
گناباد تولیدات قالی بافی این محل معمولا قالیچه است.
درگز، بجنورد، شیروان و قوچان دستبافت های گونه گونی به ویژه بافت قالیچه کردی، در این چهار شهر تولید می شود که از نظر نوع پشم، نقشه و رنگ آمیزی شهرت دارند. در قسمت هایی از این چهار شهر قالیچه ترکمنی هم بافته می شود.
نیشابور و سبزوار در این دو شهر، طرح هایی با افشان سراسری یا لچک و ترنج کف ساده بیشتر بافته می شود. بافت بزرگ ترین قالی جهان که در محلی در نزدیکی نیشابور و برای مسجدی در عمان تولید می شود در همین اواخر به پایان رسیده و به کشور عمان برده شد.


کتاب منبع: فرش ایران، فضل الله حشمتی رضوی، ناشر: تهران-دفتر پژوهشهای فرهنگی- سال 1380- صفحات 34 و 35

ادامه مطلب

قالی یا فرش بافی استان فارس

استان فارس
قالی بافی این منطقه را باید به روستایی نشین، قشقایی نشین و خمسه نشین و ایلات دیگر تقسیم کرد. قالیچه های روستایی این منطقه یک پوده است با گره فارسی و نقشه شکسته. قشقایی نشین از لار تا گچساران و بهبهان، از تیره های کشکولی، شش بلوکی، هیبت لو، عرب چرپانلو، کوهی، دوقزلو به بافت قالیچه می پردازند که از این میان، طایفه کشکولی در بافت ممتاز ترین قالیچه قشقایی شهرت دارد. در بافت گلیم و گبه طایفه دره شوری مشهورتر است. تولیدات قشقایی نشین ها اکثرا، قالیچه هایی است با دارهای افقی و گره های بیشتر ترکی و بافت دو پوده و طرح شکسته و بسیار متنوع. خمسه نشین مرکب از پنج ایل و طایفه: صابری، شیبانی، آینه لو، بهارلو و نفر است. تولیدات آنها قاليچه هایی است یک پوده با گره فارسی و رنگ تیره و بافتی تقریبا سست. در بین تولیدات ایلات خمسه قالی های بول وردی و قالیچه های شیرازی معروفیت دارند. در فارس، علاوه بر ایلات و عشایر، شهرهای شیراز، آباده، فسا، داراب و نیریز هم به کار فرش بافی می پردازند. گبه بافی فارس شهرت جهانی دارد.

کتاب منبع: فرش ایران، فضل الله حشمتی رضوی، ناشر: تهران-دفتر پژوهشهای فرهنگی- سال 1380- صفحات 45 و 46

ادامه مطلب