هنر و صنعت فرش دستباف مراکش

هنر و صنعت فرش دستباف مراکش

مراکش با وسعتی معادل ۴۵۸۷۳۰ کیلومتر مربع در شمال غربی قاره آفریقا واقع شده است. پایتخت این کشور شهر رباط و شهرهای مهم آن کازابلانکا، فاس، و مراکش هستند. بندر طنجه در ناحیه ای به همین نام در گوشه شمال غربی کشور و بر کناره اقیانوس اطلس شمالی قرار گرفته است. دریای مدیترانه از شمال، الجزایر از شرق، کشور صحرا از جنوب و اقیانوس اطلس از غرب آن را احاطه کرده است.
مردم مراکش مسلمان و به لهجه عربی مراکشی و بربری و زبان فرانسه سخن می گویند. واحد پول این کشور فرانک فرانسه و پژتای اسپانیا است. این کشور به دلیل دست داشتن به آب راههای مهم تجاری - از شمال (مديترانه) و از غرب (اقیانوس اطلس) - و بنادر بزرگی چون طنجه و کازابلانکا، دارای تسهیلات بین المللی است.
وضعیت اقتصادی
مهم ترین محصولات کشاورزی این کشور عبارتند از: گندم، جو، ذرت، برنج، مرکبات، زیتون، انجیر، انگور، خشکبار، پنبه، کتان و محصولات جنگلی.
مهم ترین صنایع این کشور عبارتند از صنایع شیمیایی، نساجی، سیمان، غذایی، چرم، شیشه سازی، کبریت سازی، فلزکاری و صنایع دستی، اقلام مهم صادراتی کشور مراکش شامل پشم، پوست ، گندم، خشکبار و مصنوعات مسی است.
صنعت فرش دستباف
وجود آب و هوای معتدل و مرطوب و تولید محصول پنبه و پشم، دلیل روی آوردن مردم به صنعت فرش دستباف بوده است. مردم مراکش از دیرباز به صنایع دستی به ویژه گلیم بافی علاقمند بوده و تولید دستباف های دیگر از از جمله قالی نیز در آن کشور متداول است. مراکش در حال حاضر در ردیف کشورهای تولید کننده فرش دستباف و صادر کننده آن در آمده و شهرهای مراکش کازابلانکا، رباط، فاس از مراکز مهم فرش بافی آن به شمار می روند.
صنعت فرش بافی مراکش زیر نظر تعاونی ها و حمایت دولت و برخی تجار خارجی است، و تولید فرش در کارگاه های بزرگ و به صورت متمرکز انجام می شود. در کارگاه های بزرگ تولید شکل می گیرد. در مراکش - همچون ایران - بافتن گلیم سابقه طولانی دارد ؛ طی قرون اخیر بافتن فرش هایی با پرز بلند به نام بربر رواج یافته است؛ فرش های بربر با طرحی ساده و در یک رنگ، با زمینه روشن بافته می شوند.
پنبه و پشم تولید داخل فقط نیمی از نیازمندی های صنایع فرش بافی این کشور را تأمین می نماید و مابقی نیاز از کشورهای دیگر از جمله: زلاند نو، فرانسه، انگلیس و اسپانیا تامین می گردد. این امر با توجه به مشکلات ناشی از آن از موانع توسعه صنعت فرش بافی کشور است.
از عوامل نفوذ فرش مراکش در بازارهای جهانی می توان به ارزانی قیمت و سادگی طرح آن اشاره کرد. ارزانی قیمت موجب می گردد تا مردم با درآمد متوسط بدان روی آورند و سادگی طرح کار تطبيق فرش ها را با هر نوع تزیین خانه آسان می سازد.
تا کنون همواره کشورهای آلمان، هلند، فرانسه و سوئیس از مشتریان بزرگ فرش این کشور بوده اند. ابعاد فرش مراکش کوچک و معمولا کمتر از ۲*۳ متر است.
طرح:
طرح و نقش فرش های مراکش ابتدایی و طرح فرش های بربر، ساده با نقوش کوچک و معمولا به رنگ قهوه ای در کنار یا گوشه قالی می باشد طرح فرش های شهری گلداری دارای نقوش متنوع و هندسی می باشد.
رنگ:
رنگ ها وارداتی و طبیعی و شیمیایی است و رنگ های مورد مصرف در فرش مراكش عبارتند از رنگ قرمز روشن، زرد، آبی و نخودی. پرز فرش های شهری بلند و از جنس پشم است.
فرش (بربر) از نظر طرح و رنگ متناسب با شیوه های دکوراسیون منازل در دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی در دنیای غرب هستند که به نقطه اوج فرش های مراکش تبدیل شدند. در نقطه اوج این مرحله، کشور آلمان به تنهایی بیش از 5/1 میلیون متر مربع فرش وارد نمود. اما با آغاز دهه نود، مقدار این واردات بطور مستمر کاهش یافت. شاید از دلایل مهم این امر، کاهش کیفیتی بود که رقابت شدید میان تولیدکنندگان فرش به وجود آورده بود. اما در مراکش اقدامات مفیدی برای متوقف کردن این مشکلات از فرش کشورهای جهان چند سال قبل آغاز گردیده و هم اکنون کیفیت بیش از کمیت مورد توجه تولید کنندگان مراکش است. این اقدامات پیش از آنکه متوجه فرش های کارگاهی باشد، متوجه فرش های اصیل مراکش یعنی فرش های بافت قبایل و طوایف محلی است، که از اعتبار زیادی در سطح جهان برخوردارند. این فرش ها در ابتدا نتوانستند از بازار خوبی در سطح بین الملل برخوردار باشند اما به تدریج این رویه تغییر یافت. مشخص ترین ویژگی این فرش ها اصالت طرح و رنگ های شاد همراه با درخشش خاص و منحصر به فرد است. البته برخی از واردکنندگان نظیر آلمان در مورد واردات این فرش ها تردیدهایی داشته و دارند. زیرا از یک طرف خریداران معمولی آلمان، آنها را نسبتا پرنقص می دانند و در مقایسه با فرش های نپال یا هند نیز بسیار گران هستند هم چنین رنگ های متعدد در آنها به کار رفته است. اما این تنوع رنگ در قالبی کاملا ساده استوار گردیده و اقرارگرفتن آنها در کنار هم آرامش توام با نشاط را به همراه دارد. خاصه آنکه در دنیای امروز برای مبلمان و تزیینات منزل از طرح های ساده و آرام بخش که از تنوع کمتری برخوردار هستند استفاده می شود. از سوی دیگر ساختار و فرم این فرش ها به گونه ای است که متناسب با تولید عمده نمی باشند و برخی از آنها شرایط یک تجارت بسیار سطح بالا و تخصصی را دارا می باشند. برای پی بردن به توانمندی این فرش ها برای تزیینات و کاربریهای کاملا تخصصی باید آنها را در فضا و مکان هایی کاملا یک رنگ قرار داد.
در این حال آنها مانند فام های رنگینی خواهند بود که در آن مکان قرار گرفته اند و البته برای چنین هدفی باید از نمونه های با ارزش استفاده کرد. این قبیل فرش های سنتی در مراكش اغلب توسط اقوام بربر و همچنین بعضی از اقوام عرب تهیه می شوند.
به گونه ای که رنگ زرد دارای قدرت جادویی است و رنگ قرمز محافظ در برابر چشمان پلید است که نیروی سحرآمیز و قدرت شفابخش دارد و هر دوی این رنگ ها در فرش مراکش، رنگ های غالب هستند.
مراکز بافت
در مجموع ۲۲ طایفه بافنده فرش در مراکش سکونت دارند که اغلب در جنوب شهرهای مکنس و فاس، در شمال شرقی مراکش و همچنین جنوب شرقی او ازازات ساکن هستند. بطور کلی بافته های سنتی و منسوجات اصیل مراکش وابسته به سنت ها، شیوه های تولید و شرایط مکانی و جغرافیایی و از سوی دیگر بیان هنرمندانه اعتقاد و باورهای زنان بافنده به نیروهای خیر و شر، ارواح و چشم زخم می باشند.
عموما نگاره مرکزی فرش های مراکش از یک لوزی تشکیل شده است که نقش آینه را دارد و معتقدند که نگاه های شر و بد را بر می گرداند، رنگ ها نیز در فرهنگ بربر مفاهیم عرفانی و اعتقادی خاصی دارند.
انواع فرش
نوع دیگر فرش دستباف در کشور مراکش بنام آیت خوزه ما نام دارد که این فرش در روستایی به نام اماسینه بافته می شود که در عين مدرن بودن بر طرح های سنتی و قدیمی استوار هستند. این فرش ها برای یک تجارت کاملا تخصصی و سطح بالا در نظر گرفته شده اند.
این روستا که یک روستایی دور افتاده و بدون هیچ گونه امکاناتی حتی برق می باشد دارای جاذبه خاصی است و در درون هر خانه چند زن جوان با لباس های رنگارنگ محلی کنار دار قالی مشغول گره زدن نخ های پشمی زرد، آبی و سفید می باشند. این روستای کوهستانی نژادی از گوسفند پرورش می دهد که گوشتی نبوده اما پشم خوبی دارد. در گذشته برای بافت فرش از پشم وارداتی کشور نیوزیلند استفاده می شده است.
فرش آیت خوزه ما فقط با پشم گوسفند های محلی که با دست شانه و ریسیده و با رنگ های گیاهی رنگ می شوند، مورد استفاده قرار می گیرد. طرح فرش ها همگی بر اساس طرح های سنتی منطقه می باشد به علاوه تمام مراحل کار از جمله رنگرزی، شستن، ریسیدن و قیچی کردن نیز در محل انجام می شود. مواد خام هم تا حد امکان توسط تجار ساکن در محل تهیه می شود. رنگ های گیاهی بیشتر از روناس برای رنگ قرمز، نیل برای رنگ آبی ، گل طاووسی برای رنگ زرد تهیه می شود.
طرح های مورد استفاده برای بافت این فرش ها، طرح های سنتی است که ماهیتی هندسی دارند. لوزی عنصر تعیین کننده و اساسی در طرح این فرش ها می باشد. این شکل هندسی در فرهنگ بربرها نقش دفع کننده چشم زخم را دارد در حالی که در نقشه های امروزی این طرح ها بیشتر، ولی از نظر تعداد کمتر شده اند تا فرش هرچه بیشتر مدرن جلوه کند.
دست بافندگان در اجرا و پیاده کردن نقشه باز است و هیچگاه فرش هایی با طرح یکسان جلوه واحدی ندارند. ویژگی تمام این کارها حضور یک سمبل جادویی کوچک برای دفع بدی است و معمولا در قسمتی از فرش که جلب توجه نکند، بافته می شود.
علاوه بر این حاشیه و لبه های وسیع گلیم نیز نشانگر بافت های هنرمندان است تا جایی که اصول فرش بافی مغربی لطمه ای نبیند، بافنده می تواند بزرگی یا کوچکی فرش و یا طرح آن را به دلخواه خود تغییر دهد. در هیچ یک از مراحل تولید فرش ها، از مواد شیمیایی استفاده نمی شود. فرش ها در آب خنک و زلال جویبارهایی که از کوه آتشفشان سیروا سرچشمه می گیرند، شسته می شود و روغن موجود در پشم (لانولین) حفظ شود.
این فرش ها توسط افراد بومی و با طرح و نقش های اصیل تهیه و آماده شده اند و با روش های سنتی رنگرزی، باعث شده است که فرش های آیت خوزه ما دارای قدرت تأثیر گذاری بالایی برخوردار باشند و فروشی فراتر از معمول داشته باشند.


کتاب منبع: جغرافیای فرش دستباف/ مولف:حمیده واعظی/انتشارات خدمات فرهنگی کرمان/نوبت چاپ: اول ، کرمان، 1382/صفحات 42 الی 47

ادامه مطلب

هنر و صنعت قالیبافی در اسپانیا

اسپانیا با مساحت ۵۸۰۹ ۵۰ کیلومتر مربع در غرب اروپا واقع و با کشورهای پرتغال و فرانسه هم مرز می باشد. آب و هوای اسپانیا معتدل است. البته معروف است که اسپانیا دارای دو فصل تابستان و زمستان می باشد و بهار و پاییز ندارد. پایتخت آن مادرید، نوع حکومت مشروطه سلطنتی است، دین مسیحی و مذهب کاتولیک می باشد. برخی شهرهای مهم آن کردبا، اشبهلیه و بریشتر می باشند. اسپانیا از شمال به فرانسه و خلیج بیسکای، از مغرب به پرتقال و اقیانوس اطلس، از مشرق و جنوب به اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه محدود است. رشته کوه های پیرنه در مرز اسپانیا با فرانسه قرار دارد. این سرزمین فلات مرتفعی است که اطراف آن را رشته کوه های مرتفع فراگرفته و رودخانه های مهمی از آنها سرچشمه می گیرد.
بنادر مهم صادراتی و وارداتی این کشور عبارتند از بندر بیلبائو که امر صادرات و واردات را انجام می دهد. بندر مهم کادیز که به منظور امور وارداتی از آن استفاده می شود، بندر مهم والنسیا که مرکز مهم ابریشم و مرکبات اسپانیا می باشد، بندر مالاکا که بندر مهم صادراتی و مرکز صنعتی این کشور است و بندر بارسلونا که بندر عمده تجارتی شرق اسپانیا است.

فرش دستباف اسپانیا

صنعت فرش دستباف
وضعیت جغرافیایی سرزمین اسپانیا مهیای دامداری و بهره برداری از محصولات دامی از جمله پشم می باشد. بنابراین برای تولید فرش دستباف، پشم مورد نیاز خود را تأمین می کند.
همچنین این کشور در زمینه تولید و صادرات ابریشم فعالیت می نماید، بطوری که در بالا ذکر شد بندر والنسیا مرکز مهم ابریشم می باشد. وجود همین مواد اولیه موجب روی آوردن این کشور به تولید و صادرات فرش دستباف شده است. البته در حال حاضر تولید فرش دستباف در این کشور چندان رونق ندارد.
فرش شناسان با توجه به نوع بافت دستباف های این کشور چنین اظهار نظر می نمایند که قالی بافی از مصر به آنجا راه یافته است. این کشور اولین ناحیه از اروپا است که از قرن هشتم میلادی و پس از آشنایی با اسلام به تولید فرش دستباف گره دار پرداختند و تکامل این حرفه به گونه ای در این سرزمین بوده که در قرن ۱۲ میلادی فرش اسپانیا در دربار خلفا مورد استفاده قرار می گرفته است. قرن ۱۴ میلادی را می توان عصر رونق فرش دستباف این کشور دانست.
انواع بافت
گره مورد استفاده در فرش های دستباف اسپانیا، گره تک بر تار نام دارد و کلا این نوع روش گره به نام مردم اسپانیا در جهان شهرت یافته است. و بافت فرش آن چند پوده است.
روش چنده پوده به این صورت است که به جای استفاده از یک پود و یا دو پود از سه پود استفاده می شود.
طرح
«نقش زیراندازها در این کشور نقش ترکی و اسپانیایی اصیل است که تقلیدی از طرح های ترکی می باشد.»
رنگ
رنگ های مورد استفاده در فرش اسپانیا بیشتر شیمیایی است و رنگ های آبی، کرم، قهوه ای، قرمز روشن و سیر بیشترین استفاده را دارند.


کتاب منبع: جغرافیای فرش دستباف/ مولف:حمیده واعظی/انتشارات خدمات فرهنگی کرمان/نوبت چاپ: اول ، کرمان، 1382/صفحات 64 الی 66

ادامه مطلب

هنر و صنعت فرش دستباف افغانستان

افغانستان سرزمینی کوهستانی و محاط بر خشکی است. این سرزمین در محدوده آسیای میانه واقع و مساحت آن 6۴۹۰۰۰ کیلومتر مربع است که از شمال با جمهوری های تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، از شرق و جنوب با پاکستان و از مغرب با ایران مرز مشترک دارد.
«افغانستان نه به دریای آزاد راه دارد تا از بنادر و رطوبت آن در توسعه اقتصادی و تثبیت آب و هوای خود بهره ببرد و نه دریاچه بزرگی که در جهت رشد و توسعه خود از آن استفاده نماید. در عین حال طبیعت افغانستان به خاطر ارتفاعات سر به فلک کشیده و رودخانه هایی که از آن سرچشمه می گیرد، زیباست. زمستان هایش بسیار سرد و تابستان های بسیار گرم دارد. سرعت آب رودخانه ها بسیار زیاد است و به همین جهت برای تولید انرژی برق مناسب است. مهم ترین رودهای افغانستان عبارتند از: رود جیحون، هیرمند، هریررود و کابل رود.»
جمعیت افغانستان قریب ۲۰ میلیون نفر، و پرجمعیت ترین شهرهای افغانستان شهر های کابل، قندهار، هرات، مزار شریف و جلال آباد می باشند. نژادها و قبایل و اقوام موجود در افغانستان عبارتند از پشتونها، تاجیک ها، هزاره ها، ازبک ها، ترکمن ها، قرقیزها و بلوچ ها.
دین رایج کشور افغانستان اسلام است، و بیشتر مردم افغانستان شیعه مذهب هستند. سطح سواد در این کشور بسیار پایین است و تنها یک پنجم جمعیت این کشور به مدرسه راه یافته اند که اکثر آنها هم در سطح ابتدایی متوقف شده اند.

[center]هنر و صنعت فرش دستباف افغانستان[/center]

صنعت
توسعه صنعت در افغانستان فوق العاده محدوده است و کشور از این جهت دچار عقب ماندگی است. در واقع افغانستان هیچ صنعت مهمی ندارد. و صنایع موجود اغلب مدل های صنعتی قدیمی شوروی و اروپای شرقی است. صنایع موجود به هیچ وجه جوابگوی نیازهای داخلی افغانستان نیست. این صنایع تنها قسمتی از نیازهای شهرها و به خصوص شهرهای بزرگ را تأمین می نماید.
جامعه افغانستان به شکل سنتی است. جامعه ای بسته که هیچ گونه ارتباطی با دنیای خارج از نظر تجارت و سایر ارتباطات ندارد. اکثر شهرها فاقد تلفن و خط ارتباطی می باشند.
از آنجا که کشور افغانستان از اقوام و نژادهای مختلفی، تشکیل شده است، هر کدام از این نژادها و اقوام خود را برتر از دیگران می داند و به همین جهت بین آنان همیشه جنگ و ستیز وجود داشته است. ازدواج بين افاغنه درون قبیله ای و بین اقوام و فامیل صورت می گیرد.
صنایع موجود بیشتر در حدود صنایع معمولی کشاورزی است و هم چنین صنایع استخراجی ، گاز و زغالسنگ.
صنایع دستی قالی بافی، گلیم بافی، نخ تابی، پوستین دوزی، چرم سازی، ظروف گلی، سنگ تراشی، سوزن کاری و ... در این کشور موجود است.
مردم افغانستان بیشتر به کشاورزی مشغول اند و در درجات بعد صنعت، معدن، سپس مشاغل خدماتی و غیر تولیدی بیشترین نیروی کار را به خود اختصاص داده است.
افغانستان به دریای آزاد راه ندارد و فاقد بنادر و کشتیرانی است. رودخانه قابل کشتی رانی هم ندارد تنها رود قابل کشتی رانی رودخانه مرزی آمودریا و در شمال کشور است که عمق این رودخانه و پهنای آن کم و زیاد می شود. لذا تنها قایق ها و لنج های کوچک قادر به حرکت در آن هستند. در سواحل آمودریا شبه بندرهایی احداث شده که به کمک پل، افغانستان را به آن سوی مرز (شوروی سابق) متصل می نماید.
در افغانستان راه آهن وجود ندارد. این کشور جزء معدود کشورهایی است که راه آهن در آن توسعه ای نیافته است. افغانستان دارای دو فرودگاه بین المللی در کابل و قندهار است،
اقلام صادراتی افغانستان شامل گاز طبیعی، میوه جات تازه و خشک، پوست، قالی و غيره است.
اروپای غربی به ویژه آلمان واردکنندگان صنایع دستی افغانستان مانند قالی و قالیچه بودند. هند وارد کننده میوه جات و سبزیجات تازه و خشک است. گاز طبیعی افغانستان به شوروی و اروپای شرقی صادر می شود.
معادن موجود در این کشور گاز، زغالسنگ، نمک، کرم، اورانیوم، طلا، سولفات و یاقوت می باشند.
صنعت فرش دستباف
وضعیت جغرافیایی و طبیعی این سرزمین مساعد دامداری است و پشم به عنوان بخشی از محصول دام آن کشور، قسمتی صادر می شود و بخش دیگر به مصرف تهیه نخ جهت بافتن قالی و گلیم و جاجیم می رسد. اگرچه پشم و پنبه از این سرزمین صادر می شود اما نخ پشم و پنبه ای برای بافت قالی از واردات این کشور است. در افغانستان قالی بافی مانند سایر کشورهای آسیایی صنعتی است مردمی و همگانی، کشاورزان و روستاییان کشور اغلب در کنار کار کشاورزی و دامداری خویش به بافتن فرش نیز اشتغال دارند.
اندازه
فرش های بافت افغان کوچک پارچه است.
طرح
طرح های فرش کشور افغانستان اغلب با اشکال هندسی است. روش بافت اینگونه است که دار اکثر افقی نصب می گردد و تار که معمولا پشمی است بر روی دستگاه بسته می شود و چله کشی می گردد. گلیم باف در قالی های بافت مردم افغانستان وجود دارد و پلاس باف نامیده می شود.
طرح رایج در فرش های دستباف افغانستان، بیشتر طرح های سنتی و ترکیبی از طرح های هندسی می باشد که در ابعاد مختلف تولید می شود.
جنس قالی های دستباف کشور افغانستان بیشتر از پشم است. پشم مورد نیاز ۲۰ درصد از فرش های افغانی با رنگ های گیاهی رنگ می شود و بافت ۱۰ الی ۱۵ درصد از فرش ها طبق طرح های ازبک صورت می گیرد.
انواع بافت
گره این فرش های متقارن ترکی و نامتقارن فارسی باف است که کوک نامیده می گردد.
رنگ
رنگ های مورد مصرف شیمیایی و طبیعی توام است و پشم مورد مصرف خودرنگ می باشد. کشور چین معمولا از رنگ های قهوه ای، طوسی، مشکی، بیشترین استفاده را می برد.
از دیگر انواع فرش های تولید شده در افغانستان علاوه بر قالی گلیم با نقش های هندسی، جاجیم با نقش شطرنجی و حصیر می توان نام برد.
انواع فرش های افغان
فرش های افغان به چند نوع تقسیم می شوند فرش های پشم که طرح های آن شامل طرح های کلاسیک افغان مانند بشير، بخارا و شیروان است و رنگ های آن بیشتر رنگ های قرمز، آجری، آبی تیره و سبز است که در ابعاد مختلف مثل *۳6۰
۲۴۰ سانتی متر، ۲*۳ متر ، 40/1*70 سانتی متر می باشد. رنگ های مصرفی بیشتر گیاهی و از مرغوبیت و کیفیت بالایی برخوردار است و پشم مورد استفاده از داخل کشور افغانستان تأمین می شود.
فرش دیگری که در مرز افغانستان و پاکستان بافته می شود و ذوق و سلیقه هنر ایرانی سرمایه آن است، فرش چچنی نام دارد که کپی فرش ایرانی است و به راحتی در بازارهای جهانی به فروش می رسد. این فرش با الهام از کارهای ترکیه و قفقاز در اطراف پیشاور بافته می شود. این فرش از کیفیت بالایی برخوردار است و کمترین شباهتی به فرش های افغانی که به طور سنتی دارای رنگ قرمز تندی می باشند، ندارد و اغلب دارای طرح های شاد و کاملا مطابق با سلیقه اروپاییان است. این فرش ها با رنگ های روز از قبیل سبز و آبی تأثیر عمیقی بر بییندگان و خریداران می گذارند.
فرش دیگر افغانستان فرش جنگ نام دارد که از جنگ تأثیر گرفته و طرح آن بیشتر با تانک، تفنگ و هوا پیمای جنگی می باشد و توانسته بازار خوبی در کشورهای اروپایی به دست آورد.
حضور فرش های افغانی در صنعت فرش پاکستان، کمک بزرگی به تثبیت موقعیت پاکستان در بازار جهانی می کند. کار بافت اینگونه فرش در بلوچستان و سایر مناطق و قابل اطمینان است. همجوار در ایالت پنجاب به وسیله افاغنه انجام می شود. کار بافندگان افغانی سریع، دقیق و قابل اطمینان است.


کتاب منبع: جغرافیای فرش دستباف/ مولف:حمیده واعظی/انتشارات خدمات فرهنگی کرمان/نوبت چاپ: اول ، کرمان، 1382/صفحات 67 الی 72

ادامه مطلب

قالیبافی و هنر فرش دستباف ترکیه

قالیبافی و هنر و فرش دستباف ترکیه

شرایط اقلیمی
ترکیه کشوری آسیایی اروپایی با ۸۱۴۵۷۸ کیلومتر مربع وسعت و سی و پنجمین کشور جهان محسوب می شود. ترکیه در خاورمیانه و شمال غربی ایران واقع شده و شامل شبه جزیره آسیای صغیر ( آسیا) و تراس شرقی در شبه جزیره بالکان (اروپا) است که توسط تنگه های داردانل و بسفر و دریای مرمره از هم جدا شده اند.
ترکیه دو همسایه اروپایی و شش همسایه آسیایی دارد. از شمال با کشورهای مشترک المنافع، در شرق با ایران و عراق، در جنوب با سوریه و در قسمت غربی با یونان و بلغارستان مرز مشترک دارد.
ترکیه سرزمینی کوهستانی بوده و کوه های آن بیشتر مربوط به دوران سوم زمین شناسی است. رشته کوه های توروس، آنتی توروس در جنوب و آلپ های پونتیک در شمال آن واقع شده و قله معروف آرارات با بیش از ۵۱6۵ متر ارتفاع در مجاورت مرز ایران و ارمنستان، در شرق این کشور قرار دارد. آب و هوای آن بری و کوهستانی و در سواحل مدیترانه ای است.
رودهای مهم آن عبارتند از : قزل ایرماق، ياشل ایرماق (دریای سیاه) سيحان، جيحان (دریای مدیترانه)، دجله، فرات (خلیج فارس) و ارس (دریای خزر).
ترکیه به هفت منطقه تقسیم می گردد که عبارتند از:
١- منطقه شمالی آناتولی (منطقه دریای سیاه) به صورت کمربندی در بالای سرزمین ترکیه قرار گرفته و مساحتی حدود 6/1 درصد کل مساحت آن کشور را شامل می شود.
۲- منطقه مرمره (شامل دریای مرمره) و قسمت اروپایی ترکیه می باشد.
3- منطقه اژه از سواحل دریای اژه تا قسمت های غربی آناتولی امتداد دارد.
4- منطقه مدیترانه که در قسمت جنوب ترکیه واقع شده است.
۵- منطقه آناتولی مرکزی که در مرکز ترکیه قرار دارد.
6- منطقه آناتولی شرقی که مرتفع ترین و بلند ترین منطقه ترکیه است.
۷- منطقه جنوب شرقی آناتولی که متشکل از ارتفاعات مرتفع می باشد.
شهرهای مهم تركیه عبارتند از: آنکارا، بندر استانبول، بندر ازمیر، آدانابا، بورسابا، اسکی شهر، آدرنه، سیواس، ارزنجان، ارزروم.
اوضاع اقتصادی
پایه اقتصادی این کشور عبارتست از کشاورزی و دامداری و تولیدات مهم آن عبارتند از گندم، جو، ذرت، برنج، سیب زمینی، انگور، مرکبات، زیتون، انجیر، سیب، چغندرقند، پنبه، کتان، شاهدانه ، توتون و خشخاش. فرش دستباف از مهم ترین صنایع این کشور محسوب می شود.
صادرات عمده این کشور شامل: پنبه، پشم، پوست، مواد معدنی، توتون، گوشت، خشکبار و قالی است.
فرش دستباف
وجود شرایط آب و هوای مدیترانه ایی زمینه را برای تولید محصولات کشاورزی نظیر پنبه و پرورش دام فراهم نموده است. از این رو یکی از دلایل عمده روی آوردن مردم این کشور به تولید فرش دستباف، تولید پنبه و پشم در کشور ترکیه است.
ترکیه یکی از مناطقی است که در هنر قالی بافی دارای پیشینه است. ترکیه با ایران و قفقاز که از نظر هنر قالی بافی در جهان جایگاه ویژه ای دارند، همسایه است. طبیعی است تأثير قالی بافی ایران و نقوش متنوع قفقاز در فرش ترکیه مشاهده می شود. فرش ترکیه گرایش انکارناپذیری به نقوش هندسی دارد. شاید یکی از این دلایل نفوذ طرح های اقوام بیابانگردی باشد که این منطقه را مورد تهاجم قرار داده است.
باید اذعان نمود که معرفی و طبقه بندی فرش ترکیه به علت خصوصیات خاص آن و از همه مهم تر گرایش بیش از اندازه به طرح های هندسی کاری بسیار سخت است. اصولا کاربرد کلمه نقوش استليزه نیز در مورد بسیاری از نقوش آن باید با احتیاط صورت گیرد. زیرا که هویت اصلی بسیاری از نگاره ها برای ما مبهم است. به این ترتیب نمی توان نقوش فعلی را استلیزه یا تجرید یافته نقوش و حتى اشكال حقیقی دانست. در واقع کاربرد عبارت نماد (سمبول) و موارد مشابه نیز برای طرح های فرش ترکیه تا حدودی باید با احتیاط همراه باشد. زیرا اصولا سمبولیسم نیز به آن مفهومی که در فرش های چین و ترکستان وجود داشته و دارد، در این منطقه رایج نبوده و نیست.
شاید بهترین راه برای یافتن پاسخ مناسب، انجام یک بررسی کوتاه از تاریخ شروع فرش بافی در این منطقه باشد که این امر خود نیازمند بررسی تاریخ منطقه آناتولی می باشد. بر اساس بررسی های تاریخی، هیتی ها اولین گروه از ساکنین این منطقه بوده اند که حکومت پادشاهی را تشکیل دادند. هیتی ها دارای تمدن درخشانی بودند و سنگ نبشته های زیادی از آنها باقی مانده است. اقوام لیدی نیز در این منطقه سکونت داشته اند. لیدی ها قومی صنعتگر بودند که به ویژه در رنگرزی شهرت بسیار داشتند.
کوروش پادشاه ایران آخرین پادشاه لیدی را شکست داد و این سرزمین مدت ها ضمیمه امپراطوری ایران گردید. اقوام متعدد هند و اروپایی و دیگر اقوام همچون یونانی ها، ترکمن ها، ارمن ها، کردها و عرب ها و خلاصه بسیاری از اقوام مختلف با فرهنگ و صنایع بومی خود کوهستان های آناتولی را مورد تعرض قرار داده و یا به این منطقه مهاجرت کرده اند و برای مدتی حتی کوتاه بر ساختار سیاسی، اقتصادی و هنری آن سرزمین تأثیر گذاشته اند.
بسیاری از این اقوام دارای تمدن های بسیار درخشان تری نسبت به ساکنان اولیه آن بوده اند که اغلب دارای هنر و صنعت پیشرفته قالی بافی نیز بوده اند. بنابراین بسیاری از نقوش و طرح های موجود در فرش های ترکی از تداخل نگاره ها و نقوش هنرهای مختلف اقوام مهاجم یا مهاجر به وجود آمده است. از طرفی نمی توان تأثیر پذیری ترک ها را از هنر قالی بافی ایران نادیده گرفت و یا در انتقال هنر قالی بافی از ایران به ترکیه تردید کرد. چه در سال های اخیر، دلایل و شواهد علمی کافی برای اثبات این مدعا به ویژه از سوی محققان ایرانی ارائه شده است. چنانچه دکتر علی حصوری می نویسد:
«نام ترک اساسا در تاریخ و فرهنگ، نادرست به کار رفته و موجب بروز مسایل و گرفتاری های بزرگ برای محققان به ویژه در دوره معاصر شده است. از آغاز این قرن تاکنون، نیروی زیادی از دانشمندان ایران و شوروی سابق صرف این کار شده است که ثابت کنند اقوام شمال ایران نه ترک، بلکه از تیره های ایرانی بوده اند. برخی از این اقوام حتی اگر ایرانی نبودند، آریایی بودند و نه ترک. سکاها که تمام مناطق شمالی ایران تا شمال دریای سیاه را گرفته بودند، یک یا چند قبیله ایرانی هستند که نامشان جزء اقوام ایرانی در کتب داریوش بزرگ آمده است».
یکی از موارد مهم و بسیار اشتباه انگیز، آمیختن کلمه تور با ترک است. آنچه که تور، و با همین معنی، به نادرست ترک خوانده شده قومی است ایرانی و ساکن آسیای مرکزی که نام شاهان و سرداران آن همه ایرانی است مانند افراسیاب، گرسیوز، و ... که همه نام ها ایرانی هستند و مورخان ما هم این موضوع را در کتاب های خود آورده اند. بنابراین تردیدی در ایرانی بودن اقوام شمال ایران به ویژه پیش از ظهور ترکان در آسیای مرکزی نیست. قوم تور، دسته ای از سکاها هستند که در تحقیقات انجام گرفته از آنها با اصطلاح علمی سکاهای شرقی و با اصطلاح تاریخی تور، یاد می شود. سکاهای شرقی تا ختن، پیش رفتند. ساکنان آذربایجان، حداکثر ۳۰۰ سال است که ترک زبان شده اند ولی ترک نیستند. ممکن است سئوالی پیش آید که پس چرا در همه جا ترکان و ترک زبانان بافنده ، گره ترکی به کار می برند؟ آیا این گره با آنها به جهان راه نیافته است؟
پاسخ نخست این است که چنین چیزی مسلم نیست و اگر چه گره ترکی در قالی پازیریک بکار رفته است اما این قالی متعلق به زمانی دست کم هزار سال پیش از آن است که ترکان پا به تاریخ بگذارند. پیش از قرن پنجم میلادی هیچگونه اطلاعی از تاریخ تمدن ترکان در دست نیست.
رودنکو باستان شناس روسی، بلافاصله پس از کشف قالی پازیریک درباره اقوام ترک این چنین نظر داد که، تركان از جایی در شمال مرکزی آسیا به سمت غرب آمدند و جمعیت آنان هم محدود بود. آنان در این مسیر به سکاها برخوردند و اگر تقلیدی در کار بوده باشد، در نتیجه آموختن ترکان از سکاها و دیگر اقوام ایرانی بوده است، نه بر عکس و گرنه چرا نام قالی، گلیم، فنون بافت، نقشه ها و نقش مایه ها در میان ترکان به طور عمده فارسی با ترجمه از فارسی است.
در ترکیه نیز علیرغم تمام کوششی که در قرن اخیر برای ترکی کردن فرش شده است، شواهد بسیاری حکایت از بنیاد ایرانی قالی ترکی دارد، شهرت گره ترکی به فیوردز صرفا به دلیل آشنایی ابتدایی اروپاییان با قالی شرفی از راه آسیای صغیر است.
البته تکرار برخی جریانات تاریخی و وقایعی که بعدها در سرنوشت اقوام ایرانی و ترک مؤثر بود، در فراگیری بهتر و بیشتر فنون قالی بافی از ایرانیان تأثیر زیادی داشته است. از جمله پس از شروع حملات خانمان سوز مغولان در سال 616 هجری قمری به خراسان و دیگر بلاد ایران و عثمانی، به تدریج بسیاری از ترکان مجبور به مهاجرت به طرف سرزمین های غرب شدند، آنان مهارت و هنرهایشان را نیز با خود به سرزمین های جدید بردند و به خوبی از مهارتشان استفاده کردند. هم چنین سلطان سلیم اول (سلطان ترک) در سال ۱۵۱۴ میلادی، تبریز را فتح کرد. این واقعه بیست سال بعد توسط جانشین وی سلطان سلیمان اول تکرار شد و نیرو های فانح صنعتگران و هنرمندان را از تبریز به آسیای صغیر کوچ دادند.
به این ترتیب تأثیر هنرمندان ایرانی در قالی بافی ترکیه امری اجتناب ناپذیر است که بدون شک از نتایج روشن و بدیهی آن تقلید و استفاده از نقوش و نگاره های فرش ایرانی است. اما در کنار ایرانیان همان گونه که ذکر شد نمی توان از تأثیر هنرهای سنتی سایر ملل و اقوامی که در آسیای صغیر سکنی گزیده اند به آسانی گذشت، لذا می توان گفت طرح های فرش ترکیه نتیجه اختلاط و امتزاج بسیاری از نقوش دیگر به انضمام دخالت و تغییرات اجتناب ناپذیر شیوه های ترکی در آنها است.
آنچه که در این میان راه را برای طبقه بندی این طرح ها تا حدودی مشکل می سازد، استفاده از نقوش هندسی می باشد. به اعتقاد برخی شاید این امر نیز متأثر از اعتقادات و مذهب ترکان باشد. چرا که اغلب ترک ها سنی مذهب هستند و براساس اعتقادات مذهبی خود مجاز به نمایش تصویر انسان و حیوانات و سایر اشکال طبیعی و زنده در فرش نبوده اند. اما ایرانیان در این امر محدودیتی نداشتند و به همین دلیل برخی از فرش های نفیس بافته شده در آسیای صغیر، در اثر مراودات و سکونت گاههای میان ایرانیان و ترکان و برگرفته از هنر ایرانی است و طرح های گردان و ملهم از طبیعت، از نشانه های آن می باشد.
اما گروهی دیگر در یک تقسیم بندی بهتر، بدون توجه به مسئله مذکور کليه فرش های آسیایی صغیر را در دو گروه تقسیم بندی کرده اند:
ا- قالی های بافت کارگاه های شاهی که در واقع به سفارش دربار و وابستگان آنها بافته می شده است، نظیر کارگاه هایی که سلطان سلیمان در شهرهای قسطنطنیه و بروسه تأسیس کرده بود. اغلب فرش هایی که در این کارگاه ها بافته شده اند، ملهم از نقوش گردان و گل و برگ های طبیعی می باشد. البته با توجه به محدود بودن تولیدات این کارگاه ها، نمونه فرش های باقیمانده از این نوع نیز بسیار کمتر از فرش های گروه دوم است. اگر چه ممکن است چنین انتسابی در مورد کلیه فرش های با نقوش گردان و برگ ها و نگاره های مخصوص اسلوب ترکیه به کارگاه های سلطنتی چندان منطقی نباشد، اما به نظر می رسد اغلب فرش های باقیمانده از این گروه با بافت همین کارگاه ها هستند و یا به تقلید از آنها در سایر مراکز خصوصی بافته شده اند.
برخی از فرش های این گروه دارای پشم زبرتر و خشن و رنگ های شفاف تر است که احتمالا در کارخانه های خصوصی بافته شده اند اما برخی دیگر که دارای الیاف لطيف تر و رنگ های ملایم و زیباتری هستند احتمالا در کارگاه های شاهی بافته شده اند.
رنگ
رنگ زمینه اغلب قالی های این گروه چه در متن و چه در حاشیه قرمز رنگ است و طرح های تزیینی به رنگ های زرد، سبز، قرمز و آبی با گروه سفید می باشند. با توجه به طرح های این فرش ها می توان گفت قدیمی ترین آنها مربوط به اواخر قرن شانزدهم میلادی می باشد که در آن زمان بهترین این نوع قالی ها با طرح های زیباتری بافته شده اند، اما بقیه این فرش ها احتمالا متعلق به قرن هفدهم میلادی است. در مورد طرح و نقش به ویژه گلها و بندهای به کار رفته در این فرش ها با بررسی سایر هنرهای سنتی ترکی هم دوره با این قالی ها (قرن ۱۹ و ۱۷ میلادی) می توان گفت برخی از این نقوش که در انواع هنرهای سنتی مانند مینیاتور، سرامیک، کاشی کاری و نساجی به کار رفته و مورد استفاده مشترک هنرمندان بوده، توسط بافندگان و طراحان فرش های ترکی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی از این طرح ها یا با تغییرات خاصی در هنرهای مختلف از جمله قالی بافی به کار رفته است، یا بدون کوچک ترین دخل و تصرف مورد استفاده هنرمندان رشته های مختلف قرار گرفته است. با مقایسه برخی از این طرح ها می توان به شباهت های بسیار زیادی بین برخی از این نگاره ها و اسلوب طرح های فرش پی برد.
دسته دوم از فرش های ترکیه را می توان در گروهی جای داد که اسلوب اصلی نقش آنها بر پایه طرح های هندسی و شکسته قرار دارد. بر اساس نمونه های قدیمی باقی مانده از قالی های این گروه می توان گفت برخی از نمونه های این فرشها نیز احتمالا در کارگاه های شاهی و به سفارش دربار و برای موارد خاص بافته شده است. اما بعدها اغلب فرش هایی که در روستاها و مناطق مختلف قالی بافی ترکیه بافته شده اند، بر اساس همین اسلوب و گرایش به طرح های هندسی عرضه شده اند. در این خصوص می توان به اسامی برخی از مهم ترین مناطق تولید این قبیل فرش ها اشاره نمود.
قدیمی ترین فرش های ترکیه
در یک تقسیم بندی کلی بر اساس قدیمی ترین نمونه های باقیمانده از فرش های ترکیه که با همین شیوه طراحی و بافته شده اند، می توان قدیمی ترین فرش های ترکیه از قرن ۱۳ تا ۱۷ میلادی را به سه گروه تقسیم نمود:
الف) قالی های قرن ۱۳ میلادی یا قالی های سلجوقی
قدیمی ترین نمونه های شناخته شده فرش ترکیه شامل چهار فرش و دو قطعه ( پاره) فرش است.
احتمال داده می شود که این فرش ها در زمان حکومت سلطان علاء الدين (۱۲۳6 - ۱۲۱۹ میلادی) برای مسجد قونیه بافته شده اند. بطور مسلم این قالی ها مربوط به زمان سلاجقه روم است که حکومت آنان در قونیه، در قرن پانزدهم میلادی توسط ترکان عثمانی ساقط شد.
نقوش این فرش ها کاملا هندسی است و در حاشیه دو قطعه از آنها نوشته هایی به خطوط کوفی وجود دارد. رنگ های استفاده شده در این فرش ها نیز عمدتا آبی، قرمز و زرد می باشد. این قالی ها که به قالی های قونیه شهرت یافته اند، قدیمی ترین قالی های بافت ترکیه می باشند که گره ترکی در آنها بکار رفته است. بنابر اطلاعات موجود این فرش ها در موزه اوقاف در استانبول نگهداری می شوند.
ب) فرش های قرون ۱۴ و ۱۵ میلادی یا فرش های حیوان دار یا پرنده دار:
در نقاشی های ایتالیایی قرون ۱۴ و ۱۵، تصویر فرش هایی دیده می شود که روی آنها تصاویر حیوانات و پرندگان یا خطوط هندسی در کادرهایی مستطیل شکل یا هشت ضلعی کشیده شده است. این فرش ها در ایتالیا مورد توجه بوده و از طریق شهر های ونیز، جنوا از آسیای صغیر وارد ایتالیا می شدند. از این فرش ها تنها سه نمونه باقی مانده است که همگی دارای گره ترکی هستند. قدیمی ترین آنها قطعه ای است که در منطقه فسطاط مصر پیدا شد و متعلق به قرن چهارم میلادی بوده و هم اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود و احتمال داده می شود بافت ترکیه باشد. این سه فرش دارای نقوش تزیینی هستند که از شکل یک پرنده به رنگ نارنجی، سبز و قرمز در داخل هشت گوش های سبز و آبی تشکیل یافته است. فرش های دیگر که با تصویر پرنده در داخل مناطق جداگانه کشیده شده و مانند کاشی کف اتاق می باشد، در نقاشی های قرن چهاردهم دیده می شود. از جمله این نقاشی ها یکی به نام «ازدواج عذرا» کار نیکولو دابواو نا کورسو در گالری ملی لندن و دیگری نقاشی «بشارت تولد مسیح» بر دیوار کلیسای سانتيسيما آنونیزیاتا در شهر فلورانس ایتالیا است.»
ج) فرش های قرن ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ میلادی
بسیاری از فرش هایی که از قرن سیزدهم میلادی به بعد توسط تجار ایتالیایی و ونیزی به کشورهای اروپای غربی فرستاده شدند، به تدریج مورد توجه نقاشان اروپایی قرار گرفتند و زیبایی و جلوه برخی از طرح های هندسی این قالی ها الهام بخش آنها شد. من جمله لورنزو لوتو و هانس هولاین از طرح های این قالی ها در کارهای خود استفاده کرده اند. بعدها و حتی امروز نیز به نام آنها شهرت یافته است طرح هایی با نام لوتو و هولا ین.
نمونه های مختلفی از این نقاشی ها هم اکنون در موزه های بزرگ دنیا نگهداری می شود و از آنجا که اغلب آنها متعلق به قرون ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ میلادی می باشند از این رو فرش های طراحی شده در نقاشی های این هنرمندان، امروزه معیار مناسبی برای تعیین فرش های کهنه ترکیه و طبقه بندی آنها می باشد و کار شناسایی قالی های آن سرزمین را آسان تر نموده است.
از قرن ۱۷ میلادی به بعد می توان طرح های مختلفی را برای فرش ترکیه برشمرد که هر یک از آنها دارای ویژگی های خاص خود می باشند. اما همانگونه که قبلا توضیح داده شد، در یک دیدگاه کلی می توان گفت اغلب فرش های معاصر ترکیه با اسلوب هندسی طراحی شده و تفکیک آنها تنها از روی برخی ویژگی های بافت مناطق تولید شده میسر می باشد. به این ترتیب براساس مهم ترین مناطق قالی بافی ترکیه به ویژه در سه قرن اخیر، مهم ترین فرش های ترکیه به این ترتیب طبقه بندی می شوند:
۱- فرش های بافت او شاک
۲- فرش های بافت لادیک
٣- فرش های بافت میلاس
4- فرش های بافت تیور دس
۵- فرش های بافت برگامو
6- فرش های بافت کولا
البته به جز مناطق مذکور، در برخی از مناطق دیگر ترکیه نیز فرش بافی با طرح های هندسی و حتی طرح های گردان نیز رواج دارد. گرایش به طرح های محرابی در اغلب فرش های ترکیه به ویژه فرش های معاصر آنها وجود دارد، از این رو طراحی بسیاری با این ویژگی که مایه های محراب را به همراه داشته است، جزء لاینفک تعداد بی شماری از فرش های ترکیه است.
فرش معروف لادیک در شهری به نام لادیک واقع در شمال کنیا در قلب آناتولی تولید می شود و قسمت اعظم درآمد در این منطقه از طریق دامداری حیوانات کشاورزی و تولیدات فرش می باشد. کنيا و لادیک قدیم ترین شهرهایی هستند که در آنها تولیدات فرش وجود داشته و هنرمندان ایرانی و عرب برای تجربه کردن این صنعت و هنر به آنجا روی می آورند. فرش ها از جنس پشم هستند رنگ های روشن و داشتن ۲۵۰۰۰۰ گره در متر مربع از ویژگی های آن به شمار می رود.
مواد اولیه مورد نیاز فرش دستباف ترکیه از پشم گوسفند، موی بز، ابریشم مصنوعی و ابریشم طبیعی می باشد.
در گلیم و قالی استفاده از کتان برای چله معمول تر و مرسوم تر می باشد و برای پود استفاده از پشم مرسوم است. زیرا در چله مواد مصرفی باید قدرت کشش لازم را داشته باشند تا بر اثر کششی که به نخ چله وارد می شود، پاره نشود و کتان این نقش را به راحتی ایفا می کند، در صورتی که پشم قدرت کمتری دارد و کمتر فرشی است که تار آن از پشم باشد. در فرش ها برای پود کلفت و نازک از کتان استفاده می شود. در فرش شهرهایی مانند هریک، لادیک از گره کتابی استفاده می شود. جنس پشم بر حسب نژاد گوسفند و آب و هوایی که گوسفند در آن پرورش می یابد متغیر است. هم چنین از جمله عواملی که در کیفیت پشم مؤثر است زمان چیدن پشم می باشد که معمولا برای چیدن دو زمان در نظر گرفته می شود، چین بهاره و چین پاییزه، که پشم های چین بهاره از کیفیت مطلوب تری نسبت به چین پاییزه برخوردارند. پشم های مرغوب بیشتر از نواحی سرد و مرتفع که علف و چراگاه زیاد می باشد به دست می آید و پشم های مرغوب تر در مناطق خیلی سرد پرورش می یابند. در این مناطق به دلیل برودت هوا پشم گوسفندان نسبت به دیگر مناطق بلندتر می شود. تا جایی که بلندی پشم گوسفندان این مناطق به ۱۰ سانتی متر هم می رسد. در زمان چیدن پشم ها را در محل با دستگاهی ابتدایی و دستی می چینند و برای بافتن آماده می کنند. معمولا زنان کار نخ ریسی پشم را بر عهده دارند. در هنگام نخ ریسی معمولا از ماده روغنی و چرب استفاده می شود تا عمل نخ ریسی راحت تر انجام گیرد. ولی استفاده از این ماده چرب کیفیت پشم را پایین می آورد، و به صورتی که مقاومت پشم را کاهش می دهد عمل نخ ریسی به وسیله ماشین انجام می گیرد اما ماشین هم پشم را خراب می کند و باعث شکنندگی آن می شود.
استفاده از موی بز در فرش های خاور دور بسیار رواج دارد. اما امروزه بیشتر در بافته هایی نظیر خورجین، پشتی، چادر صحرایی از آن استفاده می شود و در فرش بافی تقریبا استفاده ای ندارد.
از دیگر الیاف مورد استفاده ابریشم است که هم به صورت طبیعی و هم به صورت مصنوعی مورد استفاده قرار می گیرد. ابریشم مصنوعی به هیچ وجه کیفیت ابریشم طبیعی را ندارد ولی از نظر ظاهر کاملا به هم شبیه هستند. این الیاف مصنوعی را با الیاف درخت سرو و کتان که در اسیدسیتریک شسته می شوند مخلوط کرده و استفاده می کنند. استفاده از این نوع الیاف بیشتر در قالی هایی با تار کتان رواج دارد. ابریشم طبیعی از پیله کرم ابریشم به دست می آید و در مقابل کشش، از قدرت ارتجاعی زیادی برخوردار است. بهترین ابریشم که در منطقه بورسا به دست می آید، به طرز بسیار زیبایی پیچ می خورد و بافته می شود. مرغوب ترین ابریشم، ابریشمی است که از قسمت اول پیله به دست می آید. در بافت بهترین قالی ها در جهان از ابریشم استفاده شده است. با این نوع الیاف می شود یک میلیون گره در متر مربع زد که اگر این کار با دقت زیادتری انجام گیرد به ۳۲۴۰۰۰۰ گره در متر مربع هم می رسد، یعنی در هر سانتی متر ۱۸ گره عمودی و ۱۸ گره افقی زده می شود، که این نشانگر قدرت انعطاف پذیری و گره خوردگی خوب ابریشم است.
انواع بافت
از نظر تنوع بافت دو نوع گره در بافته های ترکیه استفاده می شود
1- گره فارسی
۲- گره ترکی
که برای بافت فرش های مرغوب از گره ترکی استفاده می شده است.
رنگ آمیزی
رنگ های مورد مصرف برای بافت فرش در ترکیه بیشتر از گیاهان، ریشه و پوست درختان تهیه می شود.
-برای تهیه رنگ آبی از گیاه نیل
- رنگ قرمز از گیاه مادر رد (Madder red) استفاده می شود که در غرب و مرکز آناتولی رشد می کنند،
- برای رنگ زرد روشن از گل داوودی و باکترون (این گیاه تنها در ترکیه پرورش داده می شود و از ترکیب آن با زاج سفید برای زرد پررنگ استفاده می شود)،
- رنگ قهوه ای و سبز از پوست گردو،
- رنگ سیاه و قرمز پررنگ از پوست انار، استفاده می شود.
هم چنین برای رنگرزی در فرش های ماشینی از گیاه سوپرج استفاده می شود. که این گیاه هم تنها در ترکیه به عمل می آید. اندازه های مورد استفاده در فرش ترکیه عبارتند از: 90*60 -135* 90-200*70 -180*120 -230*110 -230*150-200*300.
مراکز مهم تولید فرش
مراکز مهم تولید فرش در ترکیه عبارتست از: شهرهای قونیه، ملاس، کلاتیه، از میر و لادیک. که شهر ازمیر به تولید فرش هایی برای صدور به غرب مشهور است.
سبک فرش ترکی در قالی های اوسک به بهترین وضع نشان داده شده و فرش های موسوم به ترانسیلوانی که در کلیساها به همین نام به دست آمده، اصیل ترین دست باف های این کشور می باشد که در قرن ۱۷ میلادی بافته شده اند.


کتاب منبع: جغرافیای فرش دستباف/ مولف:حمیده واعظی/انتشارات خدمات فرهنگی کرمان/نوبت چاپ: اول ، کرمان، 1382/صفحات 20 الی 33

ادامه مطلب

موقعیت چین در بین صادر کنندگان فرش دنیا

موقعیت چین در بین صادر کنندگان فرش دنیا

میزان صادرات فرش چین در دوره قاجاریه

فرش چین

در اواخر دوران قاجاریه به خصوص بعد از جنگ جهانی اول رقابت جهانی در صادرات فرش دستباف شدت یافت و همواره تولیدکنندگان بزرگ فرش دستباف در تصاحب بازارهای جهانی فرش به خصوص بازارآمریکا و اروپا با یکدیگرقرار داشتند.
در طی سال های 1907 م تا 1925 م چین یکی از بر طرف کننده های نیاز بازار فرش آمریکا بود. بر طبق اسناد موجود در مرکز اسناد ایران میزان کل واردات فرش از تمام دنیا به بازار آمریکا در سال 1907 م برابر 766،351 یارد مربع بود که این میزان 19 سال بعد یعنی در سال 1925 میلادی به بیش از دو برابر افزایش یافت.
در این دوران صادرات فرش در کشوری مانند چین آنقدر رشد کرد که حتی از کشورهایی مانند ایران پیشی فراوان گرفت و رشدی برابر511.5 برابر رشد کرد.
این رشد چشمگیر چین به همراه کشورهایی مثل هند و ترکیه ضربه قابل توجهی به سهم ایران در بازار فرش آمریکا زد.
چین در این دوران طرح ونقش قالی ایران را تقلید می کرد و فرش های خود را گاه با نام فرش ایران به فروش می رساند.در جدول زیر که بر طبق داده های مرکز اسناد ملی ایران است میزان سهم چین در بازار آمریکا در طی این سال ها بیان شده است.

فرش چین

همچنین بر طبق اطلاعات موجود در مرکز ملی اسناد ایران سهم کشورهای تولید کننده فرش از بازار آمریکا از سال 1907 م تا 1925 م برابر جدول زیر است:

فرش چین



منابع:مرکز اسناد ملی ایران سند شماره200417196

ادامه مطلب

قالیبافی در تونس

صنعت فرش دستباف

قالی تونس

«تونس با توجه به وضعیت جغرافیایی آن از کشورهایی است که از گذشته دور دارای صنعت فرش بافی بوده است وقدمت این هنر و حرفه در آنجا به عهد ترکان عثمانی می رسد»
قیروان پایتخت قدیمی این سرزمین از مراکز مهم تولید فرش بوده واکنون نیز این صنعت در آن رواج دارد.از شروع بافندگی در تونس شواهد مستندی در دست نیست اما به احتمال قوی بربرها پیش از نفوذ فرهنگ های خارجی بافندگی می کردند.مدت هاست که تعاونی های صنایع دستی وبافندگی در این کشورها سازمان یافته است.بافندگی تعاونی،خصیصه منحصر به فرد گلیم های شمال آفریقا را از بین برده و تولید انبوه کنترل کیفیت وخلاقیت های فردی را ازنساجی تونس حذف کرده است. از زمان استقلال تونس،تحولات عظیمی در این کشور روی داده است.صنعتی شدن و واردات انبوه،فنون بافندگی و دست بافت های قبیله ای را از عرصه تولید ناپدید کرده است.درتونس گلیم بافت ها را معمولا با پشم وبه شیوه های گلیم بافت متصل،بافت پود رو و یکدست می بافند.قسمت مهمی از تولید فرش تونس تا مرحله صادرات وفروش زیر نظر وکنترل کیفی اداره ملی صنایع دستیOffice Nationalde Lartisonatاین کشور انجام می شود و بقیه از طریق بخش خصوصی فراهم می گردد.

مواد اولیه

«تونس از لحاظ مواد اولیه مورد نیاز در صنعت فرش به ویژه پشم کمبود دارد،پشم داخلی ضمنا نا مرغوب می باشد وهمین امر با وجود علاقمندی عامه به توسعه فرش بافی مانع بزرگی در این راه است.این کشور پشم مرغوب مورد نیاز خود را از فرانسه،زلاندنو وانگلستان وارد می کند».
«اخیرا نخ های ابریشم نما والیاف مصنوعی نیز به بافت این گلیم ها راه یافته است.موی شتر وبز را در بهار می چینند واستفاده می کنند.هم چنین پنبه از مواد اولیه مرسوم در گلیم بافی تونس است که در گذشته جز تولیدات این کشور محسوب می شد ولی در حال حاضر از اقلام وارداتی کشور تونس می باشد».

رنگ

از نطر رنگ آمیزی،این کشور در گذشته از رنگ های طبیعی با روش ها ومراسم نیمه مذهبی استفاده می کرده ومنابع آن به وفور موجود بوده است.به عنوان مثال برای تهیه رنگ قرمز از حشره ای با نام قرمز دانه که بر روی درخت بلوط در شمال تونس زندگی می کند،استفاده می کردند.هم چنین مواد طبیعی مثل لاجورد،حنا،روناس،پوست انار،پوست گردو،پوست درخت زیرفون وحشی برای رنگ قهوه ای به وفور در دسترس است.اما در حال حاضر با ورود رنگ های شیمیایی که به سهولت به کار می رود،رنگ های طبیعی گران قیمت به دست فراموشی سپرده شده است.البته رنگ رزی با رنگ های طبیعی همیشه نتیجه مطلوبی به بار نمی آورد زیرا دستور العمل ها صرفا به صورت شفاهی از مادر به دختر واز پدر به پسر منتقل شده است ومقیاس هایی چون مدت زمان رنگرزی به دقت در خاطر نمی ماند.جای بسی تعجب نیست که مراسم رنگرزی همیشه با نوعی آیین ورسوم خاصی همراه بوده است.

طرح

طرح فرش تونس الهام گرفته از نقش های آذربایجانی است و اغلب نقش قدیمی قیروان دارد.
«همچنین نقش ونگاره های این کشور شامل اجسام و وسایل روزمره بسیار گوناگونی نظیر فانوس،شانه،دیگ،کفش و زیوآلات است.مواد غذایی شامل حبوبات،شیرینی جات،وانواع نان،نقوش حیواناتی چون ماهی،شتر غزال،مار و عقرب،نگاره های قبیله ای مثل تقلید از نقوش کاشی مساجد در این گلیم ها مشاهده می شود.این نقوش پیوسته دارای کیفیت نمادین است با این همه امروز در کارگاههای تعاونی بافنده ها صرفا از نقوش بافندگی رسمی روی کاغذ استفاده می کنند».

انواع بافت

زنان و دختران بیش از سایر گروه های اجتماعی در این کشور به کار بافت قالی اشتغال دارند.نوع گره قالی تونس متقارن(ترکی)است واغلب رنگ های مورد استفاده در فرش این کشور شیمیایی است.
اندازه قالی های بافت تونس معمولا کوچک پارچه و از3*5/1متر تا4*3متر می باشد وقالیچه ها اکثرا از 40/1*70/0 سانتی متر تا40/2*70/1 سانتی متر بافته می شود. رج شمار این فرش ها بین 50 به بالا می باشد.

مناطق بافندگی

بافندگی در کشور تونس در نقاط مختلفی صورت می گیرد.یکی از این مناطق قفصه نام دارد و دیگری سیدی بوزید است.
قفصه دارای گلیم هایی به شیوه بافت متصل،با نقش ردیف هایی از شتر یا انسان می باشد و در بین ردیف ها،نقش های هندسی با نوارهایی با بافت یکدست و رنگی متضاد قرار دارد.برخی از این گلیم ها دارای ترنج های شطرنجی و حاشیه هایی با طرح قیقاج چپ و راست است که با رنگ های شاد و تند تزیین و در اثر تابش نور رنگ می بازند.
بافت گلیم های،مانند روانداز است و برای زیر انداز و فرش مناسب نیست و در این منطقه زنان گلیم ها را برای مصارف بازرگانی می بافند.
در منطقه سیدی بوزید طرح گلیم ها،از گلیم های مناطق دیگر بارزتر واغلب برای مصارف شخصی بافته می شود.طرح ها را به شیوه گلیم باف متصل و یکدست می بافند و با ترنج هایی مواج بر زمینه ای ساده تزیین می کنند.


منبع:واعظی،حمیده،جغرافیای فرش دستباف،کرمان،انتشارات خدمات فرهنگی کرمان،1382،صفحه 38

ادامه مطلب

قالیبافی در چین

فرش چین

فرش چین

کشور چین با مساحتی بالغ بر6/9میلیون کیلومتر مربع(5/3 میلیون مایل)بعد از اتحاد جماهیر شوروی وکانادا از لحاظ وسعت سومین کشور جهان محسوب می شود.فاصله شمال این کشور تا جنوب 5500 کیلومتر وفاصله شرق به غرب 5000 کیلومتر می باشد.کشور چین دارای 20000کیلومتر خط مرزی است که بین کشورهای کره شمالی،اتحاد جماهیر شوروی،مغولستان،افغانستان،پاکستان،هندوستان،نپال،بوتان،برمه،لائوس و ویتنام مشترک می باشد.
تعداد رودخانه های چین بسیار زیاد است که بزرگترین آنها رودخانه یانگ تسه،رود زرد و رود شی جیانگ می باشند.
یانگ تسه بزرگترین رودخانه چین است وسومین رودخانه جهان بعد از رودخانه های آمازون وکنگو است.از این رودخانه برای آبیاری زمین های کشاورزی استفاده می کنند وقسمت اعظم مسیر آن قابل کشتی رانی است وقسمتی از تجارت خارجی از طریق این رودخانه صورت می گیرد.
قسمت اعظم سرزمین چین در منطقه معتدل واقع شده است که دارای چهار فصل متمایز است.آب وهوای این کشور را می توان از جنوب به شمال به مناطق مختلف تقسیم نمود.
چین کشوری واحد وکثیر الملت با 56 اقلیت ملی است که تقریبا 7 در صد کل جمعیت را تشکیل داده وبقیه از نژاد هان می باشند.
زبان مردم چین به 5 خانواده مختلف تعلق دارد.زبان چینی،تبتی-زبان آلتایی-آسیایی،استرالیایی-مالایی،پولی نزیانی-هند واروپایی.که زبان چینی تبتی توسط اکثریت این جمعیت مورد استفاده قرار می گیرد.
ده درصد از اراضی کشور کشاورزی،10 درصد جنگل،28 درصد مرتع،و52 درصد باقی مانده را اراضی لم یزرع ومسکونی تشکیل می دهند.
منابع زیر زمینی
چین دارای منابع سرشار زغالسنگ وآهن می باشد.شمال رودخانه چانگ زیانگ از جمله مناطقی می باشد که ذخایر زغالسنگ آن فراوان است.هم چنین چین دارای ذخایر نفتی،معادن بسیار غنی منگنز،مولیبدیوم ومنابع وسیع نمک نیز می باشد وذخایر سولفور وفسفات چین در حد متوسط است.معادن مس،روی،سرب ونیکل درصد پایین دارند.
از دیگر معادن چین می توان به قلع،گرانیت،فلوراید،منزیوم،باریوم وپنبه نسوز اشاره کرد.
ادیان شایع در چین عبارتند از بودائیسم،مسیحیت،کنفسیوس،اسلام.
مردم این کشور در ادیان واجرای مراسم وشعائر مذهبی خود آزاد هستند.مثلا با آن که دولت از مردم چین می خواهد که بیش از یک فرزند نداشته باشند اما به مسلمانان اجازه داده شده که صاحب دو یا سه فرزند شوند.همچنین سن ادواج در کشور چین طبق قانون22سال برای مردان و20سال برای زنان است،اما به مسلمانان برای ازدواج در سنین پایین تر نیز اجازه داده شده است.
اوضاع فرهنگی،اجتماعی وآموزشی
در کشور چین مدرسه خصوصی وجود ندارد وکلیه فعالیت های آموزشی زیر نظر دولت وحزب قرار دارد.در کشور چین مدارس فنی وحرفه ای به تربیت افراد متخصص در رشته های مهندسی،مشاورزی،نقشه کشی،معماری،ارتباطات،بهداشت،خدمات عمومی وتعمیرات می پردازد.
در زمان تشکیل دولت جمهوری خلق چین بیش از سه چهارم جمعیت بیسوادبودند اما در حال حاضر تعداد بیسوادان به خیلی کمتر از یک چهارم جمعیت کاهش یافته است.
در کشور چین مردم به فیلم وسینما علاقه مند می باشند و دولت در زمینه بالا بردن فرهنگ جامعه به تولید فیلم ومبادله وخرید وفروش فیلم با کشورهای دیگر مبادرت می نماید.
هم چنین کشور چین تعداد زیادی کتابخانه وموزه دارد که موزه های چین همگی در شهر پکن هستند.
صنعت فرش دستباف
از سابقه فرش بافی در چین اطلاع صحیحی در دست نیست.وقتی مارکوپولو جهانگرد ونیزی که از سال1271تا1294 میلادی در دربار قوی لای خان می زیسته واز صنعت فرش در سایر کشورها بر سر راه سفر خود مطالبی نوشته است،از بافتن فرش در چین سخنی به میان نیاورده است.اما علاقه مردم چین به صنایع دستی وهنر ونیز سنت نشستن بر زمین در چین ایجاب می نماید که فرش بافی در این کشور نیز سابقه طولانی داشته باشد.هنر وصنعت طراحی وبافندگی فرش،امروزه در چین به عنوان پدیده ای مردمی از طریق توسعه کارگاه های تحت کنترل بزرگ وکوچک جمعی رواج دارد،و دولت در کلیه مراحل چرخه تولید این دستباف اعم از مواد اولیه و یکنواختی بافت و تعداد گره در واحد سطح وفروش وحتی ابعاد و اندازه ها نظارت مستقیم می نماید و برای فرش استانداردهایی را تعیین نموده است.
پشم چین به ویژه در شمال کشور خوب است اما تکافوی نیاز صنایع نساجی وفرش کشور را نمی نماید وهمین کمبود عامل باز دارنده ای برای توسعه این صنایع گردیده است.پنبه در چین به وفور کاشته وبرداشت می گردد وآمارهای منتشره نشان می دهند که این کشور تا سال1976 میلادی صادرات چندانی از این ماده نداشته است.چین در سال1985 میلادی مقام چهارمین کشور صادر کننده پنبه در جهان را به خود اختصاص داده است.
«یکی از منابع مهم در آمد ارزی کشور چین از فروش وصادرات صنایع دستی تامین می شود.غبر از مراکز وکارگاههای مشخصی که جهت تهیه وساخت این نوع صنایع تعیین شده روستاییان این کشور نیز در فصول بیکاری به تهیه وساخت صنایع دستی ویا قالی بافی با سرمایه وهمکاری دولت مشغول هستند.با توجه به افزایش توریست در چین که در سال های اخیر به خاطر اجرای سیستم اقتصادی درهای باز صورت گرفته میزان فروش وصادرات این گونه صنایع به مراتب نسبت به سال های قبل افزایش پیدا کرده است.»
مردم کشور چین در پرورش کرم ابریشم واستفاده از الیاف گرانبهای آن تبحر بسیار دارند.فرش های دستباف ابریشمی تا 60 رج در این کشور بافته می شود. فرش های ابریشمی در این کشور به وفور بافته وصادر می شود.

طرح
طرح ونقش های فرش چین متنوع واصیل وبرانگیخته از رسوم وعادات وفرهنگ مردم آن دیار مثل صلیب شکسته وتصاویر مذهبی است واثر نقاشی تچین،این هنر پیشرفته در آن به خوبی مشاهده می گردد.این طرح ها اغلب تلفیقی سنتی بوده وبا نقش های سه بعدی،گل برجسته،اصیل پکن وبا استفاده از نقش مایه هایی چون حیوانات حقیقی وخیالی مثل اژدها،خفاش،ققنوس وشاخه های پیچ در پیچ بافته می شود.همچنین طرح های دیگر مثل هندسی،طرح های عمودی،شامل گلهای نیلوفر آبی،گل رز بافته می شود.صادرات فرش این سرزمین پهناور که در سال 1980فقط معادل150 میلیون دلار بوده بسیار افزایش یافته است واین نتیجه تلاشی است که دولت ومردم چین در جهت بالا بردن کیفیت وکمیت فرش وحفظ استانداردهای آن مبذول می دارند.
یکی از ابتکارات جالب در فرش چین تعیین علائم تجاری ونام های سنتی برای فرش نقاط مختلف کشور است.به طور مثال برای فرش بافته شده در شهر پکن علامت ویژه ونام معبد بهشت را برگزیده اند.
اندازه
اندازه قالیچه چین61*91سانتی مترتا44/2*52/1سانتی متر وبه طور کلی متناسب با نیازبازار مصرف می باشد.

انواع بافت
گره فرش دستباف این کشور فارسی وبافت آن درشت با پرز بلند است.فرش های چین در اشکال مختلف دایره،بیضی،مربع وسایر اشکال بافته می شود.
مراکز بافت عبارتند از ژیانگسی،ژیجیان،استان هبی،تیان جین،شانگهای.

رنگ


رنگ های به کار رفته در الیاف ونخ فرش شیمیایی وشامل رنگ های سیاه،آبی،قرمز،سفید،زرد،قهوه ای سبز وخاکسری است.
چینی ها همیشه کشورشان را وسیع ترین .بزرگ ترین کشورها وآداب و رسوم شان را پیشرفته تر از دیگران می دانستند.به نظر آنان،چین مرکز ومحور تمدن جهانی بود.
وسعت زیاد،انبوهی جمعیت،زبان متحد وارزش های سیاسی،اجتماعی واخلاقی کنفوسیوسی که آنها از آن برخوردار بودند،تصویر برتری طلبی آنها را افزونی می بخشید.باید گفت به جز کشور هند،هیچ کشوری در آسیا نمی توان یافت که از نظر سیاسی،فرهنگی ونظامی با چین رقابت کند.برتری فرهنگی ونظامی سلسله هایی چون هان-تانگ-مینگ و اوایل دوران سلسله منچو این برداشت برتر بودن در آسیا را در نزد آنان قوت می داد ودر نتیجه این طرز فکر که نظام جهانی کنفوسیوسی نامیده می شد،قدر مسلم می داشت که روابط چین با سایر دول باید به مثابه رابطه ارباب رعیتی باشد.ولی باید دانست اگرچه چین در طول حیات تاریخ چند هزار ساله خود بر بسیاری از سرزمین های اطراف امپراطوری خویش حکم فرمایی می کرده ولی به ندرت این سرزمین ها توسط چینی ها اشغال شده است.
در سال 1978 قطعه ای فرش پشمی کشف شد که مربوط به 3000سال پیش است واین مثل قالی های بافته شده منگوله دار قبل از آن است.طرح های منگوله دار که دارای طرح های رنگی در حدود25 هزارسال قبل در چین بافته می شدند.


منبع:واعظی،حمیده،جغرافیای فرش دستباف،کرمان،انتشارات خدمات فرهنگی کرمان،1382،صفحات 73 الی 78

ادامه مطلب

فرش بافی در انگلستان

فرش بافی در انگلستان


کفپوش ها در انگلستان
در انگلستان از منسوجات برای کفپوش محل اقامت تا اواسط قرن 18 به ندرت استفاده می شد.تا قبل از انقلاب صنعتی در اواسط قرن 19 انواع فرش ها تنها در اختیار خاندان های سلطنتی و ثروتمند بود.با این حال تعداد کمی از این خاندان ها سلطنتی در لیست خود فرشهای شرقی داشتند.به طور مثال در قرن 13 یکی از اشراف انگلستان از پهن شدن فرش در قصر خود شگفت زده شد.در قرن وسطی استفاده از فرش تنها در کف کلیسا متداول بود و عامه مردم از فرش به عنوان روانداز میزها استفاده می کردند.
فرش انگلستان از قرن هیجدهم کوشید تا در زمینه طرح به استقلال مشخصی در قیاس با فرش های فرانسه دست یابد.در این زمینه به کارگیری رنگهای سبز،زرد طلایی،دارچینی و مسی نوعی استقلال طلبی در مقایسه با فرش های فرانسوی محسوب می گردید.در فرش انگلستان اصولا به غیر از دوره ای که طراحی فرش تحت تاثیر قالی های ترکی-عثمانی بود نقوش هندسی و شکسته جایگاهی پیدا نکرد.

آغاز فرشبافی در انگلستان
پارچه های انگلیسی از قرن 12 توسط مهاجرین فلاندری در این جزیره تولید می شد.با این حال شهرت این پارچه ها به اوایل قرن پانزدهم باز می گردد.درست زمانی که فلیپ نیکو،دوک بورگونی،در دامنه شرقی فرانسه فوت کرد و دوک نشین فلاندر جنوبی به زوال افتاد و بافندگان آن چاره ای جز کوچ به انگلستان نداشتند.فلیپ نیکو اولین دوک بورگونی محسوب می شد که از وابستگی دیرینه خاندان خود با فرانسویان چشم پوشی کرد و خود و دوک نشین اش را متحد انگلستان ساخت.او در راه هنر بسیار کوشید و بورگونی را پس ایتالیا کانون هنر مغرب زمین کرد.
اما به نظر می رسد تولید فرش گره دار به صورت کپی از فرش های شرقی توسط فلاندری های مهاجر به انگلستان از قرن 16 آغاز شده باشد.از فرش های بجای مانده از این دوران که متعلق به سالهای 1570 تا 1630 می باشد می توان این کپی سازی ها را که با دو هدف مشخص انجام می شده است،بررسی کرد.این دو هدف عبارتند از:
الف-تقلید کردن از طرح های هندسی آناتولی و ترکیه عثمانی
ب-ترکیب کردن طرح های هند-ایرانی با تزئینات دوره الیزابت

اولین فرش های انگلستان
در اوایل قرن 16 کاردینال ولسی(wolsey) اولین بازرگانی بود که نسبت به ورود فرشهای ایرانی و عمدتا ترکی-عثمانی به انگلستان اقدام نمود.برخی از فرش های او اختصاصا برای دربار همپتون (Hampton) تهیه و وارد شدند.کپی برداری و بافت در انگلستان براساس این فرشها از سال 1550 و دوران حکومت ادوارد پنجم آغاز شد.از مطرح ترین نمونه فرش هایی که در این دوران تولید شده است می توان به فرش معروف ورولم (verulum) که در سال 1570 و بعنوان هدیه برای الیزابت رجینا بافته شد اشاره کرد.این فرش در ایپسویچ و به سفارش دوک ورلم که حاکم منطقه هرتفوردشایر بود بافته شده است.در قسمت کناری سمت چپ زمینه این فرش نشان رسمی منطقه ایپسویچ و در قسمت کناری سمت راست زمینه آن نشان خاندان سلطنتی هاربوتل (Harbottle) بافته شده است. درمرکز فرش نیز آرم سلطنتی الیزابت با مخفف (ER) که تعبیری از الیزابت رجینا می باشد قرار دارد.تاریخ بافت این فرش به وضوح در مرکز زمینه طرح مشهود است.
عمده بافندگان در قرن 16 در جنوب شرقی انگلستان و در منطقه نوریچ متمرکز شده بودند. از آرم ها و نشان های باقی مانده روی این فرش ها می توان قدمت آنها را تعیین کرد.



منبع:برگرفته از کتاب پیش در آمدی بر تاریخ فرش جهان،سید علی مجابی و زهرا فنایی،انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد

ادامه مطلب